بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سلام بر دوستان گل مینیمالم .امیدوارم کهدخوب باشین .واقعا آدم کیف میکنه بابت پستهای قشنگتون .یعنی قشنگ میشه حس و حال مینیمالیست بودنو تو این تاپیک حس کرد .آفرین به همت همتون و آفرین به نظم و انضباطی که دارین .متاسفانه من چند وقته نتوتستم بیام اینجارو سربزنم .و اما خوشبختانه تو این مدت یه مسافرت به شمال کشور داشتم و یه مسافرت به جنوب کشور ♥️نگم براتون که چقد مسافرت با پیروی کردن از سبک مینیمالیست عالی و لذت بخش هستش .البته حتما دوستان عزیز بیشترشون این حس و حال رو تجربه کردن 🤩نگم براتون از مسافرتم به جنوب و رفتن به خونه ی خاله ام 😂😂🤣😇😇😇😇😇😇ما یک هفته خونه ی خاله ام مهمان بودیم .البته من خودم انگار میزبان بودم و خیلی با خاله ام راحتم .نگم براتون از اوضاع خونه و انباشتگیهاش ..یعنی حاضرم شرط ببندم تو عمرتون یه همچین بهم ریختگی و انباشتگیی رو ندیدید .🤯🤯شاید باورتون نشه از روزی که من وارد این تاپیک شدم و حرف از رفع انباشتگی و بهم ریختگی میشد من مدام تصویر خونه ی خاله ام جلو چشمم رژه میرفت .و تو دلم میگفتم کاش من یه سفر به بندرعباس داشته باشم و خونه ی خاله رو رفع انباشتگی کنم و بیام و اینجا برای دوستان عزیزم شرح دهم .یعنی قشنگ شده بود یکی از آرزوهای دست نیافتنی برای من 🤣جونم براتون بگه خدا قسمت کردو من مسافر جنوب شدم و با یه بچه ی یکساله و نیمه راهی .واقعنم خیلی خوش گذشت جای تک تکتون خالی 👉👉برای این میگم جاتون خالی چون لذت رفع یه کوه انباشتگی رو تا حالا از نزدیک ندیدین .فقط میتونم بگم خدا قسمتتون کنه 😂😂😂🖐️😇
جونم براتون بگه از اونجایی که شوهر خاله ام یک احتکار کننده ی حرفه ای هست .کمال همنشینی هم طی سالیان سال در خاله ام اثر کرده و اونم یک احتکار کننده ی وسیله شده .البته وسیله که چه عرض کنم کلا اشغال .جالب اونجاست ۴تا دختر داره که سه تاشون ازدواج کردن و رفتن و همینی که خونست نامزد داره و قراره عقد کنه براهمین ۲۴ساعت پای تلفن و گوشی با نامزدش .برا این میگم جالب و از دختراش میگم چراکه معمولا جنس مونث که خودمون باشیم خیلی مخالف انباشتگی و بهم ریختگی هستیم اما این دختر خاله های من ...😇😇😇😇😇😇مثلا کتابهای دبستان و لباسهای بچگیشونو و وسایلهای اضافه ی بدرد نخور دوران دانشگاشوتوکلا خونه ی خاله چپوندن و دریغ از یک ذره نظم و انظباط یا اصلا بیان نگاه کنن که چی به چی هست 😇😇😇😇نوار کاست های قدیمی پر یه گونی ...ضبطهای عهد بوق ...نگم براتون از تشت و سطلهای بیخودی و بزرگ که تو حیاطشون بودو رنگ رو رفته ازبس که شرجی هوا بهشون خورده بود ....بشکه های قیر ....آجرهای شکسته داخل حیاط ...صد مدل جارو و خاک انداززر .....وووووووو
جونم براتون بگه شمردم بالای ۲۵تا تابلوی ریزو درشت که به داخل اتاقها و حال و سالن آویزان شده بود .گل مصنوییارو واقعا دیگه نتوتستم بشمارم یعنی شمارش ازدستم دررفته بود ....کیسه های بازیافتی و کیسه های زباله همینجوری خروار خروار داخل کمد ولو شده بودن ....در عجبم از اون همه بسته های چای 😇😇😇😇😇😇😇به خاله ام گفتم چرا ایقد چای خریدین اینا تاریخ مصرف دارناااا حتما تاریخ بیشترشون رفته .گفت نه نرفته ما مصرفش میکنیم 🥴ینی حتی اگه تاریخشونم رفاه باشه ما مصرف میکنیم 🥴ظرف و ظروف آشپزخونه و داخل کابینتهاش ایقد زیادبودن در حد انفجارررر 🤯🤯🤯چجوری براتون بگم که تصورش کنین 🥴🤔شما فکر کنین از هروسیله ی فرعی چنتا داشتن ....دوتا دستشویی یکی داخل حیاط و یکی هم تو خونه که ایقد وسایل اضافه داخل ذسشوییا بود آدم دلش نمیخواست بره دستشویی ....بدلیجات بدلیجات مادر جان وای مردم 😂😂🤣🤣🤣🤣یعنی قشنگ اندازه ی یه مغازه ی بدلیجات فروشی بدلیجات داشتن 😂😂😂گفتم خاله چرا بیکاری یه مغازه بزن برا اینا 🥴از وسایل آرایشی دختر کوچکش نگم راحت میتونم بگم پر یه وانت فقط لوازم آرایشی و رژ لب و کلاه گیس و ناخن مصنویی وخط لبرو چشم .اووووووووو ...والا فکر نکنم بتونین یه همچین خونه ای رو تصور کنین .نا امیدم فکر نکنم بتونین چقد اشغال تو خونه ی خاله🙈🤣
عزیزی ترسو جان ...اگه دخترم اجازه بده خیلی دوست دارم اینجا برای دوستان بگم ...تا درس عبرتی بشه برای آنهایی که هم تازه وارد تاپیک شدن و یا آنونهایی که قراره بیان .و درسی بشه برای خودم ایشالله ...