دلم چه قدر برا این جا تنگ شده بود ،از صفحه ۹۹۰ و خورده ای نرسیدم هنوز بخونم و فقط منتظر یه فرصتم بشینم بخونم ...
ولی مینیمال بودن رو رها نکردم ،کلی پالتو و مانتو و لباس داشتم که برام کاربردی نداشت و نسبتا نو بودن که گذاشتم خروجی ،به مامانم سپردم نو ها رو بده به کسی که نیازمنده ...حتی داشتم لباسایی که قبلا به اصرار مامانم مونده بودن و ۵ بارم نپوشیده بودمشون ...از اونا هم دل کندم ...از وسایل دیگه امم دارم کم میکنم و این روند رو بیشتر و محکم تر ادامه میدم چون عملا دستم بسته اس وقتی میخوام برم خوابگاه برا تعداد و عملا مینیمال باید بشم و اینجوری راحت تر میتونم مینیمال بودنم رو ادامه بدم ...ورودی ام داشتم ولی نیاز داشتم بهشون که طبیعیه ولی تا جای ممکن سعی میکنم ورودی هر چیزی نخرم که بی کاربرد باشه 😁
چندو روز پیش چند تا خرده وسیله ک برام کاربرد نداشت گذاشتم تو صفحه ضایعاتچی فروخته شدن.
البته با مبلغ خیلی ناچیز که اونم اهدا کردم به صندوق صفحه.
امروز بردم پست کردم خیالم راحت شد.
قبلنا یه سبد بزرگ پر از خرده پارچه و کاموا و یکمی وسایل خیاطی داشتم ک حالاحالاها ب دردم نمیخوردن، همرو بخشیدم الان اون سبد کاملا خالیه.
من یک مدت خیلی رعایت کردم.واقعا عالی پیشرفتم
ولی بعد از اینکه فهمیدم باردارم کلا روال زندگیم تغییر کرد
حالم خیلی بد بود نتونستم ادامه بدم
زباله خونمون خییییلی کم شد.
بعد چندبار به خاطر شاید بی توجهی بعضی وسایل رو همینجوری دور انداختم که مطمئنا ب درد کس دیگه ای میخورد.
الان دیگه اونکارو نمیکنم.
چیزای کوچیکی ک تو خونه ما بی ارزش ب نظر میان حتما ب درد کس دیگه ای میخورن.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز