چقدر جالب منم تو خیلی چیزا این تفکر رو دارم حتی قبل از اینکه به مینیمال بودن فکر کنم.
مثلا اگه تو خونه سبزی خوردن داشته باشیم وسایل سالاد نمیخرم تا سبزی هام تموم شه. هر وقت چند نوع میوه تو خونه هست تا اونا تموم نشده نمیرم مثلا هندوانه یا خربزه بخرم چون هم یخچال سنگین میشه هم اینکه دونفر مگه چقدر میوه میخورن.تو سینکم همیشه باید خالی باشه حتی یه لیوان آب بخورم همون لحظه میشورم و....
یا تو محیط کارم؛
سال هاست تو جلسه ی اولی که بااولیام میذارم تعداد محدودی لوازم و ابزار آموزشی تو لیست میذارم و میخوام که تهیه کنن بجای چندین کتاب کمک آموزشی اومدم چکیده ای از سوالات خوب و کاربردی رو بصورت یه جزوه درآوردم وبه دانش آموزام میدم. در حالیکه تو همکارانم دیدم لیست بلند بالای لوازم و ابرازی رو که هم کلی هزینه میشه هم از یه تایمی به بعد نه معلم و نه بچه ها حوصله شون نمیکشه از اون ابزار استفاده بکنن. آخر سال کمد کلاسم مرتب و تمیز تحویل مدرسه ولی وای نگم از کمد یکی دونفر از همکاران که بقول مدیرمون اندازه ی یه وانت بازیافتی توش بود.
وای نگم از کابینت لیوان شخصی همکارا که چندتا لیوان و فنجون و... آوردن گذاشتن تو کابینت، خو عزیزم یه لیوان برای چای تو محیط کار با ظرفیت محدود کافیه و زحمت همکار خدماتی هم کمتره. یا بعضی از دوستان هر چیزی رو که نیاز ندارن و دلشون نمیاد میارن اونجا از انواع گل و گلدون و.... گرفته تا کتاب و جزوه و لوازم التحریر... فکر کنم مشخص بود چه دل پری از محیط کار ماکسیمالم دارم😃
خلاصه که اگر مینیمال بودن بشه سبک زندگی باید تو تمام ابعاد زندگی رعایت بشه. از وسایل اضافی گرفته تا افراد اضافی و تفکرات بد و....