امروز طبق برنامه ریزی ام نوبت کمد دیواری هاوکشوها بود
یه شلوار دخترم رنگ یه لباس دیگه اش گرفته بود رفت خروجی
یه بلوز ش کوچیک شده بود شد دستمال آشپزخونه.
یه مقدار خز دارم رفت بالای کمد دیواری چیز کاربردیه.
چون کمد دیواری ها هفته های گذشته مرتب کرده بودم کاری نداشت.برای همین رفتمسراغ آشپزخونه:
زیر سینک یه تخته گوشت وسبزی،یه سینی که هم برای مهمان استفاده میشه هم روزمره برای خودمون.دوتا لگن وسبد
دوتا کاسه بزرگ ومتوسط ویکی دوتا آیتم دیگه[اینجا چندین سبد ولگن وکاسه بود که جزو جهیزیه بود که گذاشتم کنار هر وقت این ها خراب شد جایگزین کنم]
طرف دیگه زیر سینک هم یه مایع ظرفشویی بزرگ،دوتا شامپو وخمیر دندان وحشره کش ویه شیشه شور ویه وایتکس.
در واقع دو سوم فضای زیر سینک خالیه.