مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خروجی امروز چند شاخه گل و برگ مصنوعی

دو تا ظرف پلاستیکی

ورودی هم یه جفت کفش برا همسرم که نیاز داشت

امسال بر خلاف سالای قبل که تولد همسرم خودم تنهایی میرفتم وسیله یا لباس غیر ضروری برا همسرم میخریدم 

ولی امسال با خود همسرم رفتیم به سلیقه خودش کفش گرفتیم و اینگونه من از ورود وسیله یا لباس غیر ضروری جلوگیری کردم از این بابت خیلی خوشحالم😍🥰

بیشتر به فکر سلامتیت باش عزیزدل

ورودی:یه دست لباس خونگی برای دخترم که هدیه است.خوبه وحتما ازش استفاده می کنم.سه تا کلاه هم هدیه گرفت که برای دوسالگی دخترم مناسب همون جا که هدیه گرفتم گفتن یکی اش میدم به دختر فلانی ...یکی از اقوام...میزبان گفت باشه.

خروجی:یه پیک نیک که چون پره نمی دونن چرا الان که بچه دار شدم می ترسم خونه باشه گذاشتم همسرم بعدازظهر ببره خونه باغ

خروجی امروز تا الان یه بلوز پسرم که آستینش وایتکسی و سوراخ شده خیلی وقته نگه داشتم که مثلا تو خونه بپوشه 

برای این دو روز دو دست لباس اضافه برده بودم ولی بقیه اش مناسب بود.

دیشب شام جایی دعوت بودیم در واقع خونه مبارکی بود خونه قشنگ وجمع وجوری بود ولی نگم از حجم وسایل.اگه اون وسایل از در ودیوار جمع می کردند قطع به یقین خونه خیلی قشنگ تری می شد.از یه جایی به بعد لزوما بحث مینیمال بودن نیست مرتب بودنم هست.

خروجی امروزم؛ 

رفتم سراغ لوازم خیاطیم و یه نایلون دسته دار یک کیلویی پر، پارچه و یراق و... بلااستفاده و به درد نخور جمع شد. یه سری پاکت هدیه نو هم داشتم که چندتاشون رو نگه داشتم برای کادوهایی که باید به عزیزانم بدم استفاده میشه مابقی رو بذارم سرکوچه کسی خواست برداره. 

امسال تابستون خداروشکر چیز خاصی برای خودم نخریدم ولی تونستم یه سروسامانی به دندونام بدم و خیالم راحته تا یه مدت کار دندانپزشکی ندارم. 

برای پاییز و زمستونم شاید فقط یه بارونی سبک دم دستی بخرم چون اکثر لباسای زمستونیم ضخیمه. 

اونقدر این حسمو دوست دارم که هرچی کمتر خرید میکنم بیشتر احساس بی نیازی میکنم.در صورتی که قبلا هرچقدر میخریدم بازم احساس نیاز و فقر میکردم. 

یه چیز جالب دیگه که امروز برام رخ داد یه قلب چینی دکوری داشتم که دوستش نداشتم ولی دلمم نمیومد بندازم بره،داشتم گردگیری میکردم دستم خورد بهش افتاد و هزار تیکه شد 😁خودش متوجه شد دیگه جاش تو خونه ی من نیست. 

خروجی

دو تا عروسک پولیشی که پسرم دیگه خیلی دوستشون نداره یکیش پاره هم شده یه کم

کتاب درسی سال‌های قبل

لوازم تحریر و جامدادی قابل استفاده سال قبل

چند تا اسباب بازی اضافه

چقدر با این تیکه آخر حرفتون موافقم. بعضی جاها میری وسیله ی زندگیش شاید چندان گرون قیمت و لوکس نباشه ولی یه نظم خاصی داره که بهت آرامش میده و برعکسش. احساس می‌کنم آشفتگی و بی نظمی ظاهری از یه آشفتگی تو ذهن نشات میگیره. لااقل برای خودم این مطلب صدق میکنه. شاید خیلی اهل بشور و بساب نباشم ولی حتما باید همه چی سرجاش باشه و مرتب باشه تا حالم خوب باشه. 

یه شلوار بیرونیم کهنه و خراب شده بود دیگه انداختم دور

الان منم و یه شلوار بیرونی!

فعلا نمیخرم،ببینم نیاز میشه یا نه،میتونم با همین یه دونه کنار بیام

چه حرف قشنگی 

"هرچی کمتر خرید میکنیم بیشتر احساس بی نیازی میکنیم "

ممنون دوست عزیز 🙏

عزیز دلم 😍♥️

مرسی گلم😘❤

آره واقعا همشون حاصل خریدای هیجانی هستن

خدا رو شکر این چند وقته اصلا خرید هیجانی نداشتم

ولی هنوز تو خونه کلی خورده ریزه هست که باید بذارم خروجی🤭😉

سلام دوستای گل

خروجی امروز افکار منفی!

امروز بلاخره همت کردم رفتم مشاوره 

انقدر تو دلم و توی سرم حرفای انباشته شده بود،وقتی پیش مشاور صحبت کردم انگار باری از روی دوشم برداشته شد.

انشالله ب جلسات مشاوره ادامه بدم

حالا ک خونه م داره مینیمال میشه خودم هم از لحاظ رفتار ادم مینیمالی بشم یه سری عادت ها یه سری اخلاقیات بد ازم دور بشه💫

امروز داشتم واسه یه خرید اینترنتی وسوسه میشدم.

خداروشکر جلو خودمو اخرین لحظه گرفتم دیگه خرید نکردم🥰

خلاصه از ی ورودی کاملا عیرضروری جلوگیری شد