اتفاق خوبی که تو این مدت برام افتاد این بود که همسرم بصورت خود جوش میخواد یه روز تعطیل سمسار بیاره و وسایل انباری رو رد کنه(سال هاست که کلی وسیله ی بی مصرف تو انباری انباشت شده و دلش نمیومد بریزه بره) خدا روشکر که قراره انباری خلوت شه.
یه مورد دیگه هم اینکه، من هنوز نتونستم خودمو متقاعد کنم چیزی رو که لازم ندارم تو دیوار بفروشم نمیدونم انگار تنبلیم میاد یا چی...، تموم وسایل رو یا میدم به اطرافیان که لازم دارن یا بسته بندی میکنم میذارم سر کوچه.