بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سلام دوستان مینیمالیست. من دیروز رفتم سروقت کابینت ادویه ها و گیاهان دارویی و خلاصه دیدم که عطاری دارم واسه خودم. باورتون میشه ۱۶ عدد شیشه در سایزهای مختلف دور انداختم حیف که عکس نگرفتم . بعضیا رو شیشه شو عوض کردم و تر تمیز کردم ... کابینتم حسابی تمیز و مرتب شد یه نفس کشید . اکثرا مربوط به دوران کورونا بود که گیاه دارویی میخریدیم...راستی تصمیم گرفتم دیگه شیشه مربا و ترشی اینا رو به هیچ وجه نگه ندارم. چقدر آب هدر میرفت تا من شیشه نوتلا یا کره بادام زمینی رو بشورم
سلان دوستان من تازه وارد تاپيك شدم و تا حدودي دارم مطالب رو دنبال ميكنم البته هنوز متوجه اصل ماجرا ...
سلام عزیزم. بنظرم خودتو از بند خاطرات و احتمالات (شاید لاغر شم، شاید ویلا بخرم و ...) رها کن بعد ببین چقد روحت سبک میشه و لذت میبری. من حتی وقتی میریم تفریح دیگه دلم نمیخاد عکس بگیرم میگم بجای عکس گرفتن لذت همین لحظه رو ببرم بهتره تا بعد بخام به عکسش نگاه کنم و خاطراتشو مرور کنم. اگه یه روز لاغر شدی و مجلسی دعوت شدین اینقد مدلای قشنگ تر میاد که شاید دیگه دلت نخاد از اون قبلی استفاده کنی. یا اگه انشااله ویلا خریدین، واسه خونه فرشای جدید بخر و فرشایی که الان استفاده میکنید رو ببرید ویلا. کلا منظورم اینه که ذهن خیلی فریبکاره و شاید اصلا هیچ کدوم از احتمالات ذهنیمون هیچ وقت اتفاق نیفته درصورتی که خیلیا در همین لحظه به وسایلی که شما جمع کردین نیاز دارن. حالا یا میتونید بدین خیریه یا حتی بفروشید و خودتونم از خلوتی خونه لذت ببرید.
هر چقدر به احساسات درونیتان آگاه تر باشید، نقاب ها و سپرهای کمتری را همه جا با خودتان حمل میکنید.
به به عزیزم چشم ما به جمال شما روشن شد ،دلمون تنگ شده بود ، چه خوب که پیام دادی عزیزم ،انشالله دخترت ...
سلام عزیزم .زنده باشی و سلامت .والا منم دلم تنگ شده بود .منتها درگیر شب نخوابیدنای دخترم هستم .گازم هیییی بد نیس بازم یخورده ای کثیف شده و نیاز به دوش آبگرم داره .