2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1741976 بازدید | 44756 پست

سلام همگی خسته نباشید

امروز رفتیم سراغ بالای حموم ینی نگم چه خبر بود🤐

۲۰ تا شیشه مربا بود گذاشتیم توی سبد رفت انبار برای رب و مربا 

یه لامپ سوخته بزرگ ک نمیدونم چرا نگهداشته بودن مامانم انداخت توی گاراژ گفت بزارین باباتون خودش تصمیم بگیره چکارش کنه

یه کارتن ظرف پلاستیکی و لوله جارو برقی😮‍💨و خنزر پنزر ک گذاشتیم بفروشیم ضایعاتی

سماور قدیمی نفتی که هیییییچ وقت روشن نشده بود از زمانی ک یادم میاد.لوله بخاری اضافی ی کشو از فریزر،اینام رفت برای فروش

سه تا شیرینی خوری و میوه خوری هم پیدا شد ک برگشت توی کابینت.

یه عالمه دیس استیل و پارچ استیل و قندون اینا رفت برای مسجد

چهارتا سطل پیدا شد یکیشو برداشتم برای نون خشک چون سطل خودم شکسته بود دوتا برای فروش یکی هم رفت انبار چون سالم بود

ینی ی کارتون کاملا خالی شد.

الان بالای حموم دوتا کتری بزرگ برای مجلس یه سینی بزرگ و ی ابکش بزرگ فقط ی کتری ب نظرم اضافه بود انشالله دفعه های بعدی بذاریم خروجی.

ی سر هم ب کابینت قابلمه ها زدیم ی قابلمه روحی از اینا ک میبرن سرکار، ی ارام پز ک اونم هیچ وقت استفاده نشده، ی تابه و دوتا شیرجوش بلا استفاده رفتن برای فروش

سه تا هم ابکش پلاستیکی که لبه هاشون سوخته بود رفتن انبار تابستون برای کارای کشاورزی استفاده میشن،ی دونه هم ظرف پلاستیکی ک ترک داشت اونم رفت انبار برای کارای کشاورزی.

اینا خروجی های امروز

انشالله فردا بریم سراغ انبار اونجا واویلاست😄😄😄😄

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فقط مامانم هر کدومو ک میذاشتیم برای فروش ناراحت میشد خیلیم دودل بود دیگه بهش گفتیم به جای اینهمه وسیله بلااستفاده روحی و پلاستیکی یه وسیله مسی بخره ک خیالش راحت بشه حتی شده ی قندون حداقل مس ارزشمنده.

بعد قانعش کردیم دیگ وسیله بیخودی نخره،پول ب پلاستیک نده اصلا به مامانم گفتم هروقت هوس خرید کردن کردی برو سراغ مس😄اونم چون گرونه از خیال خرید پشیمون میشی‌.

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

دیروز هم خودم ی ورودی داشتم ی قندون بلور خریدم بعد امروز دیدم مامانم ی قندون اضافه داره بهش گفتم قندونو پس میدم قندون شمارو میبرم.

قندون فعلیمم میذارم خروجی چون اصلا ازش خوشم نمیاد پیوتر هستش

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

در راستای مینی مالیست کردن خونه مامانم ب خواهرم گفتم اخیش روحم جلا پیدا کرد😀😀😀خواهرم گفت تا اینا فروش نرن و پارچه ها سوزونده نشن من خیالم جمع نمیشه.ینی منتظر ی فرصتیم 

ک از شر این وسایل خلاص بشیم.

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

یه چیزی ب نظرم خیلی جالب اومد اونم اینکه ما همیشه میومدیم خونه مامانم ولی هیچ وقت ب وسیله ها ب چشم وسیله اضافه نگاه نمیکردم.همیشه اگر تمیزکاری میکردیم نهایتا ی سطل اشغال وسیله  درمیومد ولی اینبار کولاک کردیم.

به خواهرمم سپردم وسیله هایی ک استفاده نمیکنه رو برای خونه مامانم نیاره خودمم همین کارو میکنم وسیله هایی ک نمیخواد رو بذاره کنار سطل زباله بالاخره ادمی ک احتیاج داشته باشه میاد ورمیداره.

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

اها اینارم اضافه کنم😆😆😆ی گلدون سفالی دوتا ظرف سفالی برای سبزه یه تنگ و یه چراغ نفتی شیشه ای ک جنبه تزیینی داشت هم از بالای حموم رفت خروجی.

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم
بالای حمام مادرتون چقد جا داشته که این همه رو تو خودشون جا داده

حمومشون بزرگه رختکن و حموم.سه متر طولش هست عرضشو نمیدونم

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز