بچه ها نميدونم چقدر براتون جالب خواهد بود ولى اولين مواجهه ى من با مينيماليسم وقتى بود كه داشتم برا اولين بار پياده ميرفتم سفر
راهنما تاكيد داشت كه بيشتر از يه كوله وسيله برنداريم و اين كوله هر چى سبك تر بهتر
و يك دست لباس بپوشيم و يك دست برداريم
و ترجيحا لباسى كه ميخوايم اضافه برداريم لباسى باشه كه بتونيم ازش صرف نظر كنيم و اونجا بعد حموم بندازيم دور
بعد اين دور انداختنه انقدر حال ميداد چون به وضوح بار آدم سبك ميشد
تنها وسيله اى كه بايد خوب و عالى شو برميداشتى كفش بود
حتى دفعه ى بعدى كه خواستم برم موهامو تا جاى ممكن كوتاه كردم كه شستن و خشك كردنش ازم وقت نگيره
بعد نمونه ى بارز مينيماليسم ديجيتال هم بود
چون نت كه نبود هيچى ، حتى آنتن هم نبود براى تماس و پيامم انقد گرون تموم ميشد كه ترجيح ميدادم يكم دوستام نگرانم شن تا اينكه پيام بدم 😬
واسه خواب سرمونو ميذاشتيم رو كوله
ظرف و ظروف فقط يه ليوان بود و يه قاشق
خلاصه خيلى خلوت و خوب بود، كل كوله رو هم جا ميذاشتيم يا گم ميشد غم مون نبود ....