من جمع میکنم میزارم دم در که رد کنم یا همسرم بزاره دم در، بعد یا ایشون میبره تو انباری که بده به کسی یا تو ماشین که مثلا ببره بده بازیافت یا بالای راه پله که شاید از توش چیزی لازم شد و این پروسه همینجوری رو اعصاب و طولانی ادامه داره 😑😑
الان یک ماهی هست آشپزخونه رو پاکسازی کردم و یک سری وسیله در حد اشغال مثل شیشه خالی و سطل ماست و ابزاری که به کار نمیاد یا ملاقه تک مونده از سرویس رو گذاشتم بزارم دم در ایشون دید گفت من میبرم رد میکنم
یک ماه که تو پله ها بود، باز چند روز پیش دادم دستشون که ببرن، فرداش دیدم تو ماشین، رسیدیم خونه گفتم اینا رو بزارید بیرون، از رو صندلی منتقل کردن به صندوق عقب، کی از دستشون خلاص بشیم معلوم نیست 😑😑
کاغذهای بازیافتی هم از بعد تعطیلی مدرسه بچه ها قرار بوده ببرن جایی تحویل بدن مونده تو انباری
چون قرآن توش بود نمیخواستم بزارم دم در