مینیمالیست شدن یعنی چی؟

سلام

من باشم اعتماد نمیکنم به نظرم هدیه بدی به کسی خیلی بهتر تا این مدلی مالت از دستت بره 

۴تا کشو لباس بچه هارو مرتب کردم

آخرین بار دو ماه قبل بود

یک پیراهن دخترانه و بیلر جین و شلوار و جوراب که کوچیک شده بودن رفتن خروجی

تقریبا ۶تکه لباس هم که مناسب فصل نیست از کشوها برداشتم و گذاشتم روی کمد دیواری تا پنج ماه دیگه که دوباره لازم میشه

اگه قراره شما پول پست بدی و دنگ و فنگ ارسال هم داشته باشی ، پس به جای دیوار تو برنامه کمدا لباست رو بزار

از نظر پرداخت پول خیلی مطمئنه من لباس فروختم اونجا به یه استان دیگه ارسال کردم

تنها عیبش اینه از هر جنسی ۱۵ درصد سود برمیداره( بنظرم زیاده)

تو دیوار هم هرچی فروختم،خریدار اومده در خونمون

اگه من باشم اطمینان نمیکنم همونطور که خریدار اعتماد نمیکنه اول هزینه رو پرداخت نمیکنه 

منم باید کم کنم تعدادش زیاده قراره بدم به کسی

خروجی 

یک قطعه از موتور هست که مال ما نیست به اشتباه اومده خونه ما رفت بازیافت
فاکتور و به سری کاغذ رفت بازیافت

بچه ها کسی رو نمیشناسم بهش هدیه بدم.پست کردن برام مشکلی نیست راحته.

ولی هیچکس اعتماد نمیکنه همه میگن کلاه سرشون رفته.

شهرمونم کوچیکه دیوار نداره

نه عزیزم اصلا اینکارو نکن 

شهرتون گروه هم نداره؟ چون شهرای کوچیک معمولا گروه دارن برای فروش چیزای دست دوم

یا اینکه مثلا تو شهر بزرگتر که نزدیکتونه اگهی کن و تو اسم اگهی اسم شهرتونو بنویس. تو توضیحات هم بنویس ادرس فلان شهر.

شاید اینجوری همشهری هات هم اگهی رو دیدن. منم شهر کوچیکی هستم معمولا اینکارو میکنم

ممنون از شما بابت ذکر نکات عالی

منم از بچگی مینیمال بودم برعکس مامانم که فقط لباس و لوازم ارایش میخرید و میخره حتی الان ،تنها چیزی که منو از مینیمال بودن دورمیکرد خرید لباس و عدم پس انداز بود که خداروشکر از اسفندماه سال گذشته تا الان لباس نخریدم و پس اندازکردن

و دربرابر وسوسه های مامانم مقاومت کردم و نه لوازم ارایش نه لباس نه لوازم خونه نخریدم مگر اینکه خیلی واحب بوده

آفرین به شما

من خودم نمیدونم اگر مامانم ماکسیمالیست بود مینیمال میشدم یا نه

چون همین روش تربیت شدم و مثل شماها با تلاش بدست نیومده و اکتسابی نبوده

اراده شماها خیلی قوی تر هست

انشاالله موفق و ثابت قدم باشید

وای خونه ما هم الان همینه 😭😭😭😭😭😭😂😂😂😂😂

سلام دخترا

من کشو لباس مجلسی ام رو پاکسازی کردم

خروجی: دو تا جوراب شلواری نازک ک نمیپوشم دگ

یک شومیز ک توش راحت نیستم بالاخره دل کندم با وجودی که گرون خریده بودم

ی کمربند شلوار ک هیچوقت نمی بستم

نه گلم گروه نداره یا اگر داره من نمیدونم.

بعدم ما نزدیک دوتا شهر هستیم دوتاشونم از شهر ما یکساعت فاصله دارن.برای کسی نمیصرفه این همه راه بیاد واسه وسیله ای.مگر اینکه چیز بزرگ باشه چون جا کفشی و سرویس چینیمو اگهی کردم بردن.

ولی بالاخره مسی هام فروش رفتن انقدر راحت شدم🤣🤣

من رفتم کشو هارو دیدم هیچی برای خروجی نبود.

ولی از قفسه لوازم ارایش ی براش اضافه بود 

سه تا میل قلاب بافی

دوتا خط کش خیاطی

ی براش کوچیکم پسرم شکست

ی شمع وارمری هم پسرم خرابش کرد

اینا خروجی های من