درسته به بچه هم مربوطه, دختر من دو سه تا اسباب بازى ميذاشتم پيشش, تخت رو هم مياوردم ميذاشتم کنار اشپزخونه که منو ببينه
ظرف ميشستم غذا درست ميکردم و ... اونهم يا بازى ميکرد يا از اونجا منو تماشا ميکرد
گاهى خيلى خسته بودم تخت پارک رو ميذاشتم جلوى تى وى براش کارتون ميذاشتم خودم چند دقيقه ميخوابيدم
مسافرت هم هرجا رفتم بردمش اصلا اون نباشه نمى دونم چه جورى بايد بخوابونمش چون خيلى تکون ميخوره توى خواب قل ميخوره ميره اون سر اتاق ممکنه خودش رو بکوبه در و ديوار
شبها هم خيالم خيلى راحته چون هر جورى ميچرخيد ممکن نبود سرش به جاى سفتى بخوره, از توش هم نمى تونست بياد بيرون نگرانى نداشتم
بخاطر تخت پارک تونستم سه ماهگى اتاقش رو جدا کنم