2777
2789
عنوان

کسی بوده که خانوادش درگیر بیماری سرطان باشن

| مشاهده متن کامل بحث + 281481 بازدید | 984 پست
الهی شکر
خیلی خوشحال شدم انجل جان
مامان رو حتما ببرین مشاور
میدونی تو جدول تخمین میزان استرس زا بودن حوادث از دست دادن همسر بالاترین رتبه رو داره؟
یعنی از 100 امتیاز 100
و استرس زا ترین رویداد زندگی محسوب میشه
حتما به مامان اصرار کنین بره مشاوره و تنها نمونه و حرفاشو بزنه
امیدوارم همیشه سالم و شاد باشین :)
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



انجل خدا رو شکر یعنی فقط با سلام و صلوات اومدم صفحه رو باز کردم که خبر بد نخونم . بهاره راست میگه حتما مادرت رو پیش مشاور ببر . به زور ببر با گریه و خواهش و التماس ببر . اونا شاید یه راهکارهایی بدن که مادرت فکرشون آزاد بشه یه کم.

بهاره واقعا یه سری چیزا رو به همدرد ها هم نمیشه گفت راست میگی . اولش که مریضی مامان برگشت با زونا بخاطر اینکه هیچ دکتری قبولش نمیکرد مجبور شدیم ببریم بیمارستان شریعتی خراب شده . اونجا بیمارستان نیست که غسالخونه اس ! یه آب جوش میخواستم باید از بخش میومدم بیرون میرفتم بوفه میخریدم و برمیگشتم . یه روز مادرم چای خواست چون هیچی نمیخورد نفهمیدم چطور اون پله ها رو دویدم دو تا لیوان آب جوش گرفتم یادمه نصفش روی دستم خالی شد ولی اصلا درد رو حس نکردم و برام مهم نبود فقط میدوییم که زود بهش برسم تا دلش خواسته بخوره . روزهای تلخ و خاطرات تلخ ...

متاسفانه تو خانواده مادری و پدری من سرطان فقط عامل فوت بوده . معلوم نیست سر من چی میاد . از وقتی مادرم فوت شده دیگه مرگ برام اهمیتی نداره ولی دلم نمیخواد که از سرطان و مریضی بمیرم چون کسی که اینجوری از دنیا میره فقط خودش بیمار نیست اطرافیانش رو هم بیمار میکنه . الان من واقعا خودم بیمار روحی شدم . اصلا دلم نمیخواد هیچ کمکی به خودم بکنم . هر روز تصمیم میگیرم برم پیش روانشناس و روانپزشک ولی شب که میخوابم میگم خوب امروزم گذشت بیخیال ...
به وبلاگ هام سر بزنید
امضاء : بهار!
انجل جان
کوتاه نیا اصلا
ما یاد نگرفتیم با سوگ چطوری برخورد کنیم
انقدر به خودمون فشار میاریم تا خودمون هم درگیر بیماری میشیم دور از جون
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
ممنون از همدردیت بهاره عزیزم.
میدونم دکتر گفت که باید دختراش و نوه های دختر همیشه کنترل کنن در مورد سرطان تخمدان.
تازگی مامانم رفت دکتر واسه چکاپ همین مورد دکترگفته یه آزمایشی هست که با اون میشه در مورد اینکه خطر سرطان تخمدان تهدیدت میکنه یا نه رو مطلع شد.
حالا اون آزمایش رو واسه مامانم نوشته من نمیدونم چیه.
مامان اینجا نیست هروقت دیدمش چک میکنم ببینم چیه و اینجا پست میزارم.
انجل عزیز
خدا رو شکر که مشکل بزرگی وجود نداشت.
من دیشب شنیدم که یکی از آشنایانم که یه پسر 18 ساله هست تو سرش تومور داشته و بعد نمونه برداری فهمیدن بدخیمه و خودشون گفتن سرش اب آورده .
نمیدونم چی بگم.
وقتی میشنوم این بیماری تا این حد داره به سن پایین نزدیک میشه خیلی میترسم.
مخصوصا که تو خانواده پدریم اکثر مرگها به خاطر سرطان بوده و خانواده مادریم هم همینطور .
میترسم برای بچه ام.
دیگه نمیتونم ببینم دوروبریهام دارن درد میکشن.
هنوز صداهای فریاد مادربزرگم از درد زیاد تو گوشمه.
3 روز آخر عمرش دیگه هیچ مسکنی نمی تونست دردش رو کمی آروم کنه.
فقط خدا بهش کمک کرد که 24 ساعت آخر عمرش رو تو کما گذروند و همونجوری هم ترکمون کرد.

چقدر دلم براش تنگ شده
بهار جان
چی بگم
انقدر از این خاطره های بیمارستانی دارم ..

با خودت بد نکن
اینو بدون که تو هم در مقابل بچه هات و همسرت مسئولی
زندگی هرقدرم که بد و سخت باشه باز هم ادامه داره و تا وقتی زنده ایم مسئولیم در مقابل خودمون و کسائی که مارو دوست دارن

خود من الان تنها کمکی که میتونم به خودم بکنم اینه که منظم برم مشاوره
هر هفته
این فعلا تنها کاریه که از دستم بر میاد
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
جوجولی جان
حتما لطف کن اسم اون ازمایش رو بنویس البته من الان دو بار تا حالا آزمایش های مربوطه رو انجام دادم ولی راستش دکتر انکولوژ مادرم میگه بجز چکاپ های منظم هیچ راه قطعی برای تشخیص زود هنگام وجود نداره
منم دائم با این ترس زندگی میکنم
به خودم میگم اگه فهیمدم سرطان گرفتم فورا خودکشی میکنم بعد خنده ام میگیره از طرز فکرم
بعد میگم نه اولین کارم اینه که برم ارایشگاه تتوی ابرو و کاشت مژه چون فکر میکنم یکی از دردناکترین عوارض بیماری برای اطرافیان همین ریختن موها و مژه و ابروئه
چون بیمار خودش دیگه نمیره سمت اینه اما اطرافیان له میشن...
تنها و تنها کار چکاپ منظم و گوش به زنگ بودنه همین
مادر من 2 سال قبل از تشخیص بیماریش دائم میگفت من میدونم چمه من یه چیزیم هست و لی مگه حریفش میشدم برای رفتن پیش دکتر:/
دکتر سال اول گفت این بیماری حداقل یک سال و شاید هم دوساله که داره پیش میره چطور علامتی نداشته
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
مادربزرگ مادری من از سرطان مری رفت
مادرم این روزا خیلی یادش میکنه ..البته اون بنده خدا 73 ساله بود و مادرمن تازه این شنبه وارد 62 سالگی میشه
همش به خودم میگم 34 سالته و احتمالا 10 تا 15 سال وقت داری ...
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
آدم چه فکرا که نمیکنه
چه حس هائی که نداره
گاهی انقدر دلم میخواد احساس کردن دکمه آف داشت
فکر کردن دکمه آف داشت
اصلا زندگی کردن دکمه منصرف شدم ممنون ،داشت
میزدم و می رفتم
زندگی خیلی تلخه ولی با همه تلخیش ادامه داره ومنتظر هیچ کدوممون نمیمونه

امروز هم رفت فردا هم میره همه روزها و هفته ها و ماهها و سالها هم میرن ..
پدر من سال 75 فوت کرد
هفته های اول له بودم
بارها تو خیابونهای اطراف خونه گم شدم و یادم نمیومد چطوری باید برگردم خونه ...
اما
گذشت ...
17 سال تمام گذشت ..

روزی که رفتیم بیمارستان برای گرفتن جواب سونو گرافی مادرم که نشون دهنده توده به اون بزرگی بود هم گذشت
روزای پشت در اطاق عمل و ساعتها راه رفتم هم گذشت
روز های خانم فایده ای نداره 8 ماه بیشتر مهلت نداره هم گذشت

این هفته های سیاه هم گذشتن
میگذره
فقط حیف که از روی روح و روان و جسم و جان آدم میگذره و وقتی گذشت اونچه از آدم باقی میمونه چیزیه شبیه تفاله ..
شبیه ته مونده ...
فقط کاش زودتر بگذره ..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
کلی تایپ کردم همش پریددددددد
حیلی وقته به اینجا سر نزدم منم همدرد شماهام 4 سال پیش مادرمو بر اثر همین بیماری از دست دادم و هنوز داغ دلم تازه است
این تلخی تا اخر عمرمون باهامونه حتی تو بزرگترین شادیها ته دلمون غم داریم دیگه خنده هامون از ته دل نیست....
بهاره روزای سختی داری میگذرونی خیلی سختتتتتتتت خود خدا میدونه که تو دلت چه خبره و چقدر داغونی
درکت میکنم با تمام وجودم
بهااااااااار دوست خوبم خودتو با خاطرات مامانت اروم کن نه داغون میدونم تو از همه بیشتر تز رفتنه مامانت داغون شدی و شکستی ولی الان با این اروم شو که مامانت از درد و درمان و سختی راحت شد
انجل عزیز خدا پدرت رو رحمت کنه و به دل تو ارامش بده سایه مادرت رو سرت باشه با تن سالم
پدر منم بعد از مامانم خودشو نابود کرده چند روزی همش از سر درد مینالید دیگه میدونین دیگه تا کوچکترین اتفاقی برای امثال ما میافته ذهنمون میره تا کجا
ولی خوب خداروشکر که به خیر گذشت
Lilypie Maternity tickers
سلام
شاید فکر کنید گفته‌های آن کاملاً غیرعقلانی است ولی چیزی را که می‌بینید نمی‌توان انکار کرد!! شاید نتیجه آن، فقط و فقط حاصل انرژی مثبت میلیونها آدمی باشه که انرژیشون رو بدرقه این نامه کرده‌اند...
این نامه از روی شانش برای خوش شانسی شما فرستاده شده است. نسخه اصلی علیرغم اینکه مدعی می‌شوند در کشور انگلستان می‌باشد در ونزوئلا نزد یک دختر دانشجو که نامش ماریاست می‌باشد و ارسال کننده اصلی آن هم ماریا می‌باشد و این نامه توسط یکی از مهندسین ایرانی که در یکی از پروژه‌های شرکت های ایرانی که در آنجا مشغول به کار بود به صورت اتفاقی در یک ایمیل کاری از دوست و همکار ونزوئلائیش دریافت شد و او نیز به همه دوستان خود که تعداد زیادی از آنها نیز در ایران بودند ارسال کرد و دوست به دوست به دست شما رسیده است.
این نامه تا کنون طبق اخبار رسمی مایکروسافت، از 15 ماه گذشته تا کنون 49 بار در دنیا به 9 زبان چرخیده است. و افرادی که نامشان در این نامه هستند همه دارای هویت واقعی می‌باشند.
شانس برای شما فرستاده شده است. شاید در دور بعد، نام شما هم به عنوان یکی از این افراد در این نامه قید شود. ظرف مدت کمتر از سه روز پس از دریافت این نامه اخبار خوشی را دریافت خواهید نمود.
این شوخی نیست. با ارسال آن شما خوش شانسی خواهید آورد. پول نفرستید، کپی‌ها را برای اشخاص بفرستید که فکر می‌کنید به شانس احتیاج دارند. این نامه را نگه ندارید. این نامه باید ظرف مدت 96 ساعت ازدست شما خارج شود. یک وکیل بلژیکی می گوید: نود و دو هزار یور بابت حق‌الوکاله‌ام دریافت نمودم ولی احساس می‌کنم چون این زنجیر را شکستم آن را از دست دادم.
در همین حال در اسکاتلند یوهان کی می‌گوید: به دلیل اینکه این نامه را به جریان انداختم 3 روز بعد توانستم در بزرگترین قرعه‌کشی، هدیه بیمه عمر خود را قبل از موعد به ارزش یک میلیون دلار دریافت کنم.
در ایران شخصی به نام شیما حیدری می‌گوید: زمانی که این نامه به دستم رسید ابتدا زیاد توجهی نکردم. آن روزها من کمی نگران، کم حوصله و وضعیت مالی زیاد مناسبی هم نداشتم و زمانی که این نامه به دستم رسید، حدوداً اوایل ماه آگوست سال 2009 میلادی بود که بعد از مدتها ایمیلم را باز کردم؛ اول زیاد توجهی نکردم اما بعد که این نامه را خواندم برایم جالب بود. حتی تا اینقدر جالب بود که بار انرژی مثبت خاصی برایم داشت. من آن را برای کلیه دوستانم ارسال کردم و دو روز بعد از آن فکر بکر و نویی به سرم زد و اولین کاری که کردم رفتم یک DOMAIN به نام ثبت کردم. همین ایده و فکر که بعد از دریافت این نامه به ذهنم رسید، منتج به رونق خارق‌العاده به فعالیت‌های اقتصادی من شد که الان ارزش میلیونی بالایی دارد و حتی توانستم به خیلی از دوستانم نیز در این رابطه کمک شغلی و مالی کنم و من رو خیلی مشهور و ثروتمند کرد.
در این مورد خیلی افراد به این نسخه اعتقاد دارند و برایشان شانس آورده.
تینو یک نقاش معروف محلی هلندی می‌گوید: من و شاگردانم آرزو می‌کنیم یکبار دیگر این نامه به دست ما بصورت اتفاقی برسد. چون یکبار که رسید این کار شانس بالایی برای ما داشت و توانستیم از این راه با خیلی از آدمها در مورد کارمان دوست بشویم.
این اتفاق برای شما هم خواهد افتاد به شرط آنکه شما هم به نوبه خود آن را برای دیگران، حداقل برای همه دوستانتان ارسال نمایید.
حتما 20 کپی بفرستید و ببینید که ظرف مدت 4 روز چه اتفاقی می‌افتد. این زنجیره از ونزوئلا شروع شد و این نامه از مارایا پیگیری و به ژوهان مرد خیری در آمریکای شمالی نوشته است. او دانشجوی مهندسی مکانیک است و شاغل. از آنجا که این کپی باید در سراسر جهان بگردد شما باید 20 کپی تهیه نموده و برای دوستان و همکارانتان بفرستید پس از چند روز شما یک سورپریز دریافت خواهید نمود. این یک حقیقت است حتی اگر شما یک شخص خرافاتی نباشید. حداقل به این باور داشته باشید که در آن نامها و هویتهایی وجود دارد که قابل استناد و دسترسی بوده و می‌توان با آنها مکاتبه نمود که این موضوع را تصدیق کنند.
پال سینگ کارمند اداری یک بانک در نپال این ایمیل رادریافت نموده ولی فراموش کرد که این نامه را باید ظرف مدت 96 ساعت ارسال کند. او شغلش را از دست داد؛ کمی بعد نامه را پیدا کرد و 200 کپی ایمیل ارسال نمود و ظرف مدت چند روز شغل بهتری بدست آورد.
بخوانید و فقط پاک نکنید.
اگر باور کنید چیزی از دست نمی دهید.
انتخاب با شماست!!!
کافیست ایمان داشته باشید!
" متن نامه "
به نام صاحب شانس (همکار گرامی)
"دوست من، با نگاه به این نامه شما ابتدا به یاد خالق عشق باشید و این نامه را زمانی که دریافت می‌کنید به آنچه دوست دارید دست پیدا خواهید کرد. فکر کنید و کسی را که دوست دارید و میدانید گرفتار است با قلبتان برایش دعا کنید تا مشکلات او از طرف خداوند به واسطه شما حل گردد و بعد یک اتفاقی که انتظارش را می‌کشید و حتی تصورش را نمی‌کنید برایتان اتفاق خواهد افتاد.
با دعا برای آن دوست، برکت بیشتر برای شما خواهد رسید!
این یک راز است... راز بقاء انرژی... رازی که در فیزیک و متافیزیک به قانون بقاء انرژی شهرت یافته است....
به ما که نیومدی حداقل به خودت بیا!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز