2777
2789
عنوان

متولدین خرداد 89

| مشاهده متن کامل بحث + 1150448 بازدید | 24572 پست
سلااااااااااااااااااام نازی مرخصی هم جور کن دیگه...فوقش ساعتی بگیر ازظهر بیا..ما هم همون ساعتا میریم دیگه احتمالا اعظم جون مرسی برای چیزای قشنگی که نوشتی...اره واقعا مامانامون چند تاشون بار شیشه دارن که باید بیشتر مواظبشون باشیم ...جای شما هم خالی
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
سلااااااااااااااااااااااام
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


سلامی به همه دوستان انگار همه سرشون شلوغه ، منم شدیدا درگیرم این روزها........... روز همگی بخیر و خوشی لیلا جون سعی میکنم حتما جور کنم و بیام ، شما هماهنگ کنین ،‌فقط ما یه ماموریت یه هفته ای تو مهرماه داریم که تاریخ دقیقش معلوم نشده ، اگه معلوم بشه میگم که تو اون تاریخ قرار نذاریم تا منم بیام. اعظم جون ممنون بابت دعای خوبت ، درست میگی الان فصل بدیه و احتمال سرماخوردگی زیاده فعلا با اجازه دوستان
2805
سلام به همه دوستان ... روزتون بخیر و خوشی نیروانا جون آره دیگه هستی اصلا تحمل نداره همش میگه مامان کاش میشد نی نی زودتر به دنیا میومد میخوام ببینمش .... با سوتیهاش هم که منو کشتهههههه خواهرم نه فعلا داره در میره از زیرش! خونه پدری هم حسابی خوش بگذره بهتون امروز تیم والیبال اداره مسابقه داشت منو بردن تشویقشون کردم بردیم ،‌گفتن بیا دو نفسه هستی
سلاااااممم چطورین خواهرا
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
ای جانم نازی،دو نفسه بودنت بامزه بود و اینکه تشویق کردی و بردن اخی خوب واقعا برای هستی سخته این همه صبر کنه ،فکر کنم کچلت کنه تا اخر سمیه خدا رو شکر که فعلا اشتی کردی ولی ناقلا خودتم بدت نمیومد ترک اعتیاد کنی و کمتر بیای نت ها،خخخخ خونه مامی هم خوش بگذره تلفنی هم ممنون که زنگ زدی و خوب من نبودم ولی بلاخره موفق شدیم صحبت کنیم و اما در مورد قرار نمیدونم چرا اصلا رو مود هماهنگ کردن نیستم دلم میخواد قرار بذاریم ولی هماهنگیش خدایی سخته نازی اگه ماموریتت معلوم شد زودتر خبر بده که ببینیم چه میشه کرد
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
سلااااامممممممممممممممم سمیه خوب کاری کردی که از وقتت بیشتر برای ورزش و چیزای دیگه استفاده میکنی که خیلی عالیهههه منم باشگاه رو هنوزم میرم و خیلی خیلی دوسش دارممم و اما دیری دیری قرار و مدار فعلا کار به اونجا کشیده که نازی برای 22 ام مهر میخواد مرخصی بگیره و میتونه راحتتر بیاد سه شنبه میشه هنوز همه بچه ها تایید نکردن ولی به نظر من خوبه تو هم بیا نظرتو بگووو
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
البته از الان نمیشه کامل فیکس کرد برای اون تاریخ ولی میشه رزرو کرد و باز نزدیکای اون تاریخ اوکی نهایی رو بدیم
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
سلااااااااااااااام خوفین؟ سمیه چه خوب پس روز عید قربان حسابی خوش گذشته بهتون همیشه خوش باشی روز قرار رو هم هنوز بقیه نظری ندادن و کلا وایبر هم کمی تا اندکی خلوت شده و بچه ها همه گرفتارن چه خوب سورنا رو کلاس میخوای ببری منم کیمیا رو کلاس نقاشی نوشتم ..کانون پرورش فکری...یه جلسه تا حالا رفته که خیلی خوشش اومد و تو همون یه چلسه کلی چیز یاد گرفته و تاثیر گذاشته رو نقاشیش و علاقمند تر از قبل شده باله رو هم امتحانی دو سه جلسه بردم که زیاد استقبال نکرد و دیگه ادامه ندادیم شنا رو هم حق داری و ورزش مفرح و خوبیه و منم خیلی دوسش دارم ...حالا فهمیدی من چرا اینقدر دوست داشتم ...ادم رو شاداب و پرانرژی میکنه ...
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
سمیه اخ گفتی همه تنبلااااا خخخخخ درود بر تو بانوی پاییزی که تو این فصل شارژ میشی ولی خدایی پاییز بی بارون حال نمیده و من همش منتظر بارونم خوب البته اولین بارون پاییزی اومد و حسابی مزه داد ولی کاش ادامه پیدا کنه و مشکل کم ابی تهران هم حل بشه فعلا تا اینجا همه تایید کردن قرار رو و فقط منیره سردسته تنبلا مونده اگه تو باهاش حرف زدی باهاش هماهنگ کن و دیگه اینکه من زیاد به پارک جوانمردان وارد نیستم از کدم طرف بریم و کدوم درش قرار بذاریم؟؟ ساعت قرارمون هم ظهره دیگه نه؟؟ من باید کیمیا رو از کلاسش بردارم و بیایم که حدودای ظهر میشه
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
پس تو هم کانون اسم نوشتی کجاست شعبه ای که میبری؟؟ کلاساش خیلی خوب و متنوعه و من دلم میخواست خیلی چیزای دیگه هم بنویسم مثل نمایش خلاق و شعر و قصه و کلاژ حاا تا فصل های بعد
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
وسایل نقاشی رو من از فراز گرفتم یکی دو تاش رو هم نو داشتیم تو خونه که همونا رو بردم در مود باله هم درست میگی هنوز زوده برای این سن
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
سلام سلام سمیه انگاری فعلا خودمم و خودتی اینجا رو سرپا نگه داشتیم خخخخ منم از این تغییر اب و هوا بی نصیب نموندم و سرما خوردم الان بهترم البته چه خوب که هر روز با سورنا میرین پارک ،افرین منیره رو هم بهش گفتم خودم ولی انگاری مسافر بود و تا اون وقت هم برنمیگرده گفت شما برین از اونجاییکه بخوایم عقب بندازیم ممکنه هوا سردتر بشه مجبویم بدون منیره برگزار کنیم که خوب خیلی جاش خالی خواهد بود برای بقیه هماهنگی ها هم موافقم تلفنی انجام بدیم راحتتره سمیه البته فکر نکنم بشه تو افتاب مستقیم نشست و ممکنه خیلی گرم بشه سر ظهر همون الاچیق ها بهتره. و نزدیک تاب و سرسر هم باشیم که عالیه
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز