2777
2789
عنوان

متولدین خرداد 89

| مشاهده متن کامل بحث + 1150449 بازدید | 24572 پست
نیروانا جون پس تو هم سورنا رو بردى کلاس حالا کلاس چى هست چند ساعته چه اموزشاىى مىدن عکس سورنا هم باىدم عالى مىشد مامانش به عکاس حرفه ایه خوش به حالت که مىتونى براى خودت وقت بذارى کلاس نفس جورىه که من مىبرمش باىد به ساعت هم بىرون کلاس منتظر باشم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سمیه جون چه خوب که سورنا میره کلاس به نظر منم الان دیگه وقتشه که با همسن و سالهاشون وقت بگذرونن در مورد سایه و آبانی ها پس ابانی ها تو دارترن .خوب البته سایه حتما شرایطش رو نداشته بیاد تاپیک حالا دیگه وقتشه بیاد از خاطرات برامون بگه برای تولد هم دعوت کردم چند تا دوستشو برای پنجسنبه ساعت 6 ببینم میان .میخوام اتاق بازی براشون درست کنم که حسابی بریز و بپاش کنن
رکسانا جون خیر مقدممم خانممم . خوش میگذره ؟ ایشالله دوباره اگه قسمت شد بیان المان حتما بیشتر میمونم و میبینمت . امیدوارم اتفاقی که باعث شد بیایی ایران ختم بخیر سده باشه .یادمه مادربزرگت مریض بود ایسالله که بهتر شدن. از صحرت به عقاب خوش باشیییی مواظب خودت باش
مهتاب جون پس دخملیت تولد فرشته ای میخواد گرچه خودشم فرشته هستتت با اون تیپه خوشگلش. راستی ترشی مربا دلمه درست نکردی . بهی جون تولد بین بچه ها هم به نظرم به خودسون خوش میگذره هم من راجت تر و بدونوتسترسم فعلا دنبال لیست خوراکی هستم براشون
فریبا جون تو هم یادمه داری خاله میشی کی به سلامتی دنیا میاد نی نی ؟ امروز بیمارستانی که یکتا رو دنیا آوردم بودم اتفاقا تو بخش زنان و زایمان رد میشدم کلی حامله دیدم و یا تازه زایمانی یه دفعه ترسم گرفته از سزارین .عمله راحتیه ولی چرا میترسم نمیدونم خیلی ترسو تشریف دارم
سلام سلام دوست جونا خوبین ؟ سمیه جان راستش علت اومدنم اینکه بابام سکته کرده بود دیگه حالو روزم نمیفهمیدم دانیو بردم مهد که کارامو بکنم و بلیط گرفتم رفتم شهر مامانم از اونجا فرداش حرکت کردم اومدم دیگه به خیر گذشت 3 روز فراموشی کامل کرده بود .دیگه به لطف خدا حداقل 70% یادشه 3 تا رگهاش بسته بودن هرسه تاشو فنر گذاشتن انژیو کردن . دیگه فعلا مشکلات ریز دیگه هم داره اونم باید جراحی شه البته باید اولش سوندشو در بیارن از شکمش بعد . کلا یه وضع بدی شده . الانم همش ناراحت سر کارشه که مبادا بندازنش بیرون خیلی کارشو دوست داره . دیگه بابام منو فرستاد مشهد حالو حوصله هیچکیو نداره مثه سابق نیست . منم اعصابم خرابه که مشهدمممم ! مرسی از بچه ها که گفتن از دانی بگم . دانیالم خوبه از همون موقع که 7 ماهه پیش ایران بودیم که زبونش راه افتاده بوده . و الان دیگهههه حاضر جوابیههه اساسی . مثلا کسی که دانیال خیلی دوسش داره بهش میگم اگه غذا نخوری زنگ میزنم میگم نیاد . میگه خب بهش زنگ بزن بگو نیان چون میخوام بخوابم !!! کلا از نظر بقیه بامزه حرف میزنه نمیدونمو میمیدونم میگه یا میمیخوام یعنی نمیخوام . بهش میگم بگو نمیخوام میگه نمیمیخوام .خخخخخخ کلا با مهد خوبه کلی حال میکنه از 8 صبح میذارمش مهد تا 4 عصر می مونه تا برسه خونه غش میکنه کاهی سعی میکنم بیدار نگهشدارم میبرمش عموم ساعت 8 میخوابه میره تا صبح . تو مهد صبحونه و ناهار میخورن عصرونه هم همش میوه و سبزیجات میدن . شکلات هم اصلا اجازه ندارن مادرا بذارن . تو مراسمهای خاص ازاد میشه که هرچی بخوان میخورن . نمیدونم که شماها دیدین تو فیس بوک عکس مهدکودکشو گذاشتم که لباسش رابین هود بود . که هر سال فشینک برگذار میشه . دیگه دانیالم از 7 ماهه پیش دیگه ادرارشو خودش میکنه بدون اینکه بهم بگه یاد گرفته ولی برا وقتی پی پی کنه صدام میکنه که بیا منو بشوورر خخخخ صنم جون اینشالا که باز بیاییی . برای بچه دار شدنم ترجیع میدم که حداقل دانیالم 6 یا 8 سالش بشه خوبه دی .
.
سلام به همه دوستان بچه ها از تبریک های همتون بینهایت ممنونم، من چون برگشتم خونه خودمون کامپیوتر ندارم بیام، خونه مامانم هم سر میزنیم خیلی فرصت نمیشه بیام پای این کامپیوتر قراضه ببخشید الان خیلی عجله ای اومدم سعی میکنم بیام دوباره منیره جون خاله شدنت مبارک باشه به سلامتی از طرف من به خواهرت تبریک بگو بوس بوس
رکسانا جون واقعا خدا بد نده ایشالله هر چی زودتر بابات خوب میشن . مشکله قلبی واقعا دردناکخ ما که دوماهه گیریم سخته . امیدوارم دوره نقاهت به خوبی بگذره برای کار نزارید نگران بسه استرس بدترین چیزی مگه تو تنها اومدی بدون دانی؟ من شمارمو برات تو فیس بوک گذاشتم ادد کن سایه جون خوش باشی عزیزم
سلام و روز همگی به خیر اعظم جون با یه روز تاخیر تولد ثنای عزیز رو تبریک میگم انشالا که در کنار مامان و بابا و خواهر کوچولوش عمر طولانی و پر برکتی داشته باشه ببوسش این دختر خوب و صبور رو....... صنم جون در مورد تولد حتما همینطور هست که میگی.... ولی خوب بچه ها مراقبت هم می خوان به نظرم چند تا آدم بزرگ هم توی تولد باشن و حین کارا چشمشون به بچه ها باشه بد نیست مثل شوهرت و یا یه دوست...خصوصا اگه بچه شیطونی بین بچه ها باشه... اتاق بازی هم ایده خیلی خوبیه ... انشالا خوب برگزار بشه و حسابی خوش بگذره.... رکسانا انشالا که بابات هرچی زودتر سلامتی کامل رو بدست بیاره.....صنم درست میگه نباید استرس داشته باشه...چه خوب که دانیال هم با مهد خوب کنار اومده و بهش خوش میگذره... آفرین که جیش رو خودش انجام میده.... با اون قیافه بامزه اش شیرین زبونی هم بکنه خیلی خواستنی میشه خدا حفظش کنه.... سایه طوری نیست مواظب خودت و بچه ها باش........
سلام به همه دوستای خوبم امیدوارم همتون خوب و خوش باشین............. من از شنبه تا حالا نتونستم پست بذارم یعنی این نی نی سایت پرتم میکنه بیرون همش ..... بهی جون تولد بیتا جون رو با تاخیر اینجا تبریک میگم و امیدوارم کنار مامان و بابای مهربونش شاد و تندرست باشه شنبه هم اومدم ولی پستم ارسال نشد اعظم جون تولد ثنا گلی رو هم تبریک میگم انشالله که کنار هم همیشه سلامت باشین ... فریبا جون رمز رو برات فرستادم صنم جون حال مادر شوهرت بهتر شده؟ تولد یکتا جون رو هم پیشاپیش تبریک میگم ، جشنی هم که میخوای برگزار کنی جالبه و به نظرم بیشتر به بچه ها خوش میگذره منیره جون خاله شدن شما هم مبارک باشه به خواهر جونت خیلی تبریک بگو .... راستی خوش به حال آقا رادین که خاله هنرمندی داره ...... الین حسابی کیف میکنه دیگه؟؟ رکسانا جون امیدوارم حال پدرت زودتر خوب بشه ، ای جانم کاش یه عکس از دانی جون میذاشتی خیلی وقته ندیدیمش لیلا جون بهتر شدی؟ کیمیا جون خوبه؟ مهتاب جون ممنون بابت تولد ،‌آره دیگه تولد دورایی بود و وروجکها خیلی کاراشون شبیه همه ،‌پس سوزین کوچولو هم میخواد فرشته بشه.... همینجوریش که فرشته هست این خانم خوشگله سایه جون بیا از کوچولوها بگو برامون ...نازی نیکا جون الان چه کیفی میکنه! ماهم اگه خدا بخواد فردا میریم شمال ، همونجایی که مهتاب معرفی کرده بود و یه بارم رفته بودیم تا دوشنبه نیستم
ثنا جونم تولدت مبارک گل خوشگل
الهی مادرم را از ان کسانی قرار بده که آتش به انها خواهد گفت گذر کن همانا نور تو نور مرا خاموش کرد.بهشت به او خواهد گفت وارد شو که همانا دلتنگ تو بودم قبل از انکه حتی ببینمت...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز