سلام بیان درد ودل بابام ومامانم فعلااوضاع مالیشون به هم ریختس یکی دومیلیونم براشون خیلیه ولی بااین حال بی منت میخان سیسمونی منوبخرن ولی امان ازشوهرم وخانوادش میدونم پرش کردن شوهرمواصلاشرایطشونو درک نمیکنه خودشوزده به بیخیالی درحالی که واسه خانوادش دلواپسه همش بفکرشونه اوناروتوذهن خودش بدبخت داره وخانواده منوخوشبخت
لعنت ب ایران و رسم و رسومای مسخرش
همه شوهرا همينن
اسم و فامیل بچه به اوناست سیسمونی به دختر
چه رسم مزخرفیه
بشینید با آرامش و محبت
با همسرتون صحبت کنید
و نه بصورت کامل وای تا حدودی
از شرایط خانوادگی تون بگید
بجای وسایل نقدشو بگیر بزار تو بانک ب اسم خانواده ات بعدا بهشون برگردون اینجوری اصراری هم ندارن وسایل هم خودت بخر
بچه مال همسرته من نمیدونم به خانواده دختر چه ربطی داره وسایل بچه 😠😠😠
من جهیزیه آنچنانی بردم و پشیمون شدم سر سیمونی خیلی کم خرید کردم تو روی همه هم ایستادم و الان اصلا پشیمون نیستم و خوشحالم از این قضیه
انتظارم این بود حداقل بگه درک کنه اوضاعشونو حتی زبونی بگه من میخرم وتعارف کنه ولی هیچی نگفت
من واقعا عقیده دارم که وظیفه مادر و پدر زن نیست که حتی یه تیکه سیسمونی بخره
هر کی دوس داره بابا شه خودشم لطف کنه لوازم بچه شو بخره
بخدا همین بچه که دنیا بیاد قوم شوهر فقط مال خودشون میدوننش، اونوقت خانواده ما بیفته تو خرج لباس و وسیله خریدن؟
من حتی یه تیکه هم نذاشتم مامانم بخره
به شوهرمم گفتم حس میکنم چیزی که بخاطرش به یه نفر فشار بیاد واسه بچه ام حلال نیست. گفتم حلال نیست چون میدونم خیلی معتقده به حلال، و اینکه کسی بخاطر بچه اش اذیت نشه
همشون همینن من بلافاصله بعد عروسیم باردار شدم تازه هشت ماه بود بابام جهازمو داده بود باید سیسمونی میخرید خودم اصلا راضی نبودم خجالت میکشیدم خرج جهازم هم زیاد شده بود بابام مجبور شد برای سیسمونی قرض کنه فقط و فقط بخاطر رسم های مسخره جالب اینجاس مادرشوهرم بجای تشکر روز سیسمونی جلو همه به مامانم میگفت فلان چیزش کمه چرا فلان چیزو نخریدی چرا فلان چیزش کوچیکه با اینکه همه چی تمام و کمال بود و بعضی چیزا رو چون میدونستم لازمم نمیشه نذاشتم مامانم بخره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز