2777
2789
عنوان

مسابقه ویژه "روز مادر" در نی نی سایت

| مشاهده متن کامل بحث + 26574 بازدید | 356 پست

راستي ب نظرم بهتر بود خودتون اطلاع رساني مسابقه و تاپيك و انجام ميدادين تا بچه ها خودشون هي بگن با سپاس🙏🙏🙏🙏

ومن باور دارم خدايي هست كه هميشه در همين نزديكيست
من یه مادر19ساله ام ازبچگی عاشق مادرشدن بودم وبرای عروسکام وحتی وسایلای خونه ودرختاوگل هاو...نقش ما ...

اللهم صل علی محمدوال محمد...

خیلی دلم شکست...

برای حل مشکلم یه صلوات میفرستی???              خدایا خیلی خیلی میترسم ولی  دل خوشم  به این ایه (وافوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد)...خدایافقط توبینایی توشنوایی خودت میدونی توی دلم چی میگذره خدایاکمکم کن..ان شاءالله همه به حاجات شون برسن...(بیاین برای هم دعاکنیم)

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


سلام .منم یه مادرم،یه مادردل شکسته،یه مادری که عاشق دختر بچه بود...😞😞

ده ماه بعد از عروسیم فهمیدم باردارم،بچه اولم پسر شدو۱۳۹۰/۹/۳۰به دنیا اومد و با تمام وجود دوستش داشتم.ولی هم چنان در حسرت داشتن بچه دختر بودم.سال ۹۳بود،ماه رمضان،شب قدر،رفتم مسجد و التماس خدا کردم،من و لایق بچه دختر بدون،به منم یه دختر ناز بده.مردادماه بود که فهمیدم باردارم،گفتم خدا دست رد به سینم نمیزنه بهم دختر داده،خیلی خوشحال بودم تا پنج ماهگی که رفتم سونوتشخیص جنسیت ،دل تو دلم نبود دکتر گفت خوب پیدا نیست ولی ۷۰٬٪دختره،تو پوست خودم نمیگنجیدم.اشک تو چشمام جمع شد.به شوهرم گفتم باورش نمیشد.تا اینکه بازم طاقت نیوردم و فرداش رفتم سونو تا مطمئن شم دختره،دکتر با اطمینان گفت دختره.وااااااای خدای من.چقدر خوشحال بودیم توآسمونا بودیم تا اینکه ۱۳۹۴/۱/۱۸دختر ماهم باران خانم دنیا اومد.ولیییییییی افسوس که روزهای خوش و خرم من با دخترم عمر خیلی کمی داشت و دختر نازم۱۳۹۶/۸/۷ واسه همیشه مارو تنها گذاشت و فرشته خدا شد😥😥😥

و اما دلتنگی های من......

دلتنگی های مادر... برسد به دست دخترم باران... کاش میشد هیچ خونه ای توی حسرت شنیدن صدای نفس دختر نباشه😢 برای تو که تمام روزهایم را با خیالت سر میکنم... و تمام شبهایم را با دیدارت درخواب.... همسفرِ مهربانِم... ما چه عاشقانه در کنار هم بزرگ شدیم اما افسوس.. دوری درد بی درمان سرنوشت ما بود.. سرد است نبودنت... روزهای زیادی از رفتنت میگذرد اما هنوز هم هوا سرد است هنوز هم باران می آید هنوز هم وقتی دلتنگت میشوم ستاره ها را تماشا میکنم هنوز خیالت با من است در من است و خاطراتت سهم تلخ روزهای شیرینم شده... شبها در تنهایی اتاقم نامت را برای خودم و سکوت اتاقم زمزمه میکنم تا یادم نرود نام زیبایت را ب...ا...ر...ا...ن... آوایی که تا ابد در حسرت بازگو کردنش خواهم ماند. دستهای کوچکت را میخواهم ...میخواهم یک دل سیر نگاهشان کنم... چشمان زیبایت را میخواهم... کاش به گذشته برمیگشتم... راستی دلم چیزی تازه میخواهد چیزی شبیه یک نشانه ...یک آیه چیزی که از تو باشد رنگ تو را داشته باشد بوی تورا بدهد تصویر تو را نشانم دهد صدای تو را در گوشم زمزمه کند دلم یک خواب میخواهد که تو در آن باشی و بر تنهاییم بباری... دلتنگتممممممم دختر نازم😢

💞بارانم💞شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز😢

😢😢😭

سلام منم ی مادرم مثل همه ی مادرا

روزیکه خبر بارداریمو متوجه شدم ۱۷سالم بود وحشت داشتم هیچی متوجه نمیشدم ی حس گنگ بود همه گفتن پس درست چی میشه؟ قرار این نبود باید سقط بشه

اومد تو خوابم پسرم گفت منو نمیخوای؟پشیمون میشی آ

و من نگهش داشتم ی زندگی سخت و روزگار سخت برای ما رقم خورد بهترین سالهای عمرم رو تلاش کردم و تنها امیدم پسرم و دخترم بودن و من ۲۳ساله

که دیگه ورق برگشت و سالها تلاش من برای حفظ اون چهارچوب خانواده جواب نداد شروع آوارگی من و بچه هام بود

دوری هامون...

سالها از اون روزا میگذره و با اینکه کنارمن هنوز شبها با غم اون روزها خون گریه میکنم روزاییکه لباساشون رو بو میکردم

گاهی کمتر بو میکشیدم تا نره و زود تموم نشه

اون‌دوسال منو هزار سال پیر کرد

هنوزم آینده نامعلومه و من همیشه نگرانشونم

الانم شبا دخترم‌تو سن بلوغ ازم دوره و آخر هفته ها میاد

خدارو شاکرم اینم سهم من از دایره قسمت بوده

برای دل من و بچه هام دعا کنید مامانا

مرسی که تونستم بغض امشبمو اینجا بنویسم

اینم پیام دوساعت پیش مهرانام😭😭

خوشبحالتون ماماناییکه بچه هاتون تو آغوشتون و محافظشونید دختر من به گردنبند من دلخوشه موقع خواب

از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...
جالب نیست ولی خوب  برا اولی نمیدونم چرا مطمئن بودم که زود باردار میشم ۱۷ سالم بیشتر نبود با عق ...

خدانگهشون داره وای مشخصه صبوری اخه ۴تا سخت نیس؟؟

تو همان هوای دل انگیز صبحی که به خاطرش پنجره را باز گذاشته ام😚

من هنوز مادر نشدم .....

شاید هیچوقت مادر نشم....

شاید هیچوقت نتونم فرشته مهربونم و بغل کنم...

ولی هرماه از اول شروع میکنم برای بدست آوردن فرشته ی مهربونم ...

ولی باز هرماه با پنج تا بیبی چک منفی و یه برگه آزمایش منفی دنیا رو سرم خراب میشه ...

من ی زنم که شبا تو خواب همش صدای یه دختر تو گوشمه که بهم میگه مامان....

همون صدا بهترین حس و بهم میده دلم نمیخواد بیدار بشم و ببینم همش خواب بوده...

فرشته ی مهربونم تو پاکی به خداجون بگو میخام برم پیش مامان و بابام بهش بگو مامان و بابام دلشون منو میخواد بهش بگو مامان و بابام دیگه بیشتر از این گناه دارن انتظار بکشن 

به خدا بگو میخام روز ولادت فاطمه زهرا منو کادو بدی به مامان و بابام و جواب آزمایش مامانم مثبت شه 

من ب خدا و فاطمه زهرا قول میدم برات مادری کنم فقط دیگه نزار برای نداشتنت گریه کنم ....

جون عمت لایک نکن 😍😍😍

سلام

ما خیلی طولی کشید تا بچه دار شدیم و تو این مدت حرفا و اون انتظار کشنده وحشتناک آزارمون میداد 

من خیلی کم تحمل تر از شوهرم بودم و با هر حرفی که میشنیدم بعدش کلی دعوا و جنگ اعصاب تو خونه راه مینداختم ولی شوهرم همیشه فقط میگفت یعنی بچه از منم برات مهم تره که این کارارو میکنی!!!😔 شاید قستمون نباشه چیزی رو بزور از خدا نخواه عاقبت خوبی نداره.....

به روم نمیاورد ولی خودش کلی بیشتر از من عاشق بچه بود،وفتی بچه کسی رو بغل میگرفت اینقد ذوق میکرد براش که دلم واسش کباب میشد آخه بیشتر مشکل از من بود 😢

ماه ها همینجور میگذشت تا اینکه مادر شوهرم مریض شد و دو هفته بیمارستان بستری بود واز اونجایی که شوهر من بشدت وابسته و عاشق مادرشه کلا دیگه تو خونه نمیدیدمش همش بیمارستان بود کلا تو اون ماه همش ۲بار رابطه داشتیم برا همین هیچ امیدی بهش نداشتم آخه هر ماه یک شب در میون بود و هیچ خبری نمیشد چه برسه به این ماه!!!!

از بس بی بی چک گرفته بودم برام شده بود یه تفریح برا همین بیمارستان که بودم رفتم داروخونه اش که یدونه بگیرم‌‌‌.....اونجا بهم یدونه بی بی چک آمریکایی داد که کلی هم تعریفشو میداد و میگفت جدیده. من تا رفتم خونه الکی دلم خواست امتحانش کنم آخه هنوز ۲۴ روزه دوره ام بود تازه وسط روزم بود ولی انگاری قسمت بود! 

بالاخره بی بی چک زو زدم ولی خب مثه همیشه تک خط بود منم دیگه نموندم رفتم تو اتاق....دو ساعت بعد که رفتم دستشویی چشمم به بی بی چک رو سطل اشغال افتاد !!!! دو خط بود اونم پرررررررنگ 😲 تا حالا حتی مثبت کاذب هم نشده بود گفتم شاید کاذبه رفتم یدونه از اون ۵۰۰ ای ها زدم اونم زود دو خط شد!!!!

واقعا حال اون موقع رو نمیتونم توصیف کنم خیلی گنگ بود خیلیییییئ 😢 شوهرم ظهر که اومد بی بی چک رو گذاشتم رو اپن اونم یه نگاه گذرا انداخت و گفت این چیه باز!؟ مگه قرار نبود دیگه نیگیری از اینا؟!!!!!!

فقط گفتم بیا اینو ببین نگاش کرد

توروخدا برا حل مشکل دخترم یه صلوات بفرستید 
سلام ما خیلی طولی کشید تا بچه دار شدیم و تو این مدت حرفا و اون انتظار کشنده وحشتناک آزارمون میداد&n ...

گفت این چرا دو خطه؟!!!! گفتم نمیدونم گفت  یعنی چی خرابه!!! گفتم نه .....فک کنم حامله ام 🙊

شوهرم مداح و خیلی مذهبیه ولی انگار یهو جنی شد آخه مثه دیوونه ها یه حرکات مزونی رفت فک کنم مثلا داشت میرقصید 😂😂😅😅😅😅

اون اولین باری بود که اینقد خوشحااااااال میدیمش 😍.....خدایااااااا تو رو به پهلوی شکسته زهرا قسم دل هیچ منتظری رو نشکن،انتظاااااااار ادمو نابود میکنه کشیدم که میگم.....😢

توروخدا برا حل مشکل دخترم یه صلوات بفرستید 
پنج سال بود ازدواج کرده بودیم وتو سال دوم ازدواجمون یه بارداری منجر به سقط به علت تشکیل نشدن قلب &nb ...

منم دعا کن

کارخوبه خدادرست کنه سلطان محمود خر کیه ..بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی/برخاتم انبیا محمد صلوات💖💖💖💖💖 يا مَنْ اِذا تَضايَقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَيْهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوريَ الْمُتَضايَقَةِ باباً لَمْ يُذْهَبْ اِلَيْهِ وَهْمٌ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
منم دعا کن

به قول خاله ی پیرم ،انشااله امام زمان برات دعا کنه...

به هر چی میخوای برسی .


خدایا ازت میخوام تا آخر عمر درکنار دختر وهمسرم طعم خوشبختی رو بچشم وآرامش داشته باشم.اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.

تجربه من از همه متفات تره. 

برخلاف همتون که از خوشحالی اشک تو چشمتون جمع شد من از ناراحتی کریه کردم 

تازه عروس بودم و کلی قرض،و بدهی که فهمیدم مهمان ناخوانده ای درونم منتظر به دنیا اومدن هست. خب کارم شب و روز گریه بود. من بچه نمی خواستم.....یعنی حتی نمی تونستم تو اون شرایط مالی حتی بهش فکر کنم. 

نمی دونم چی بود و چی شد که این بچه تو دلم  موند تا یه روز داغ تابستونی به دنیا اومد.

تا الان که دو و سال و نیم شده از شکم خودم زدم و لقمه رو دهن اون گذاشتم. 


اما خداروشکر میکنم که هست و به من و باباش انگیزه جنگیدن برای یه زندگی بهتر رو میده. 

خدایا شکرت 

در بدترین ما انقدر خوبی و در بهترین ما آنقدر بدی هست، که هیچکس نمی‌تواند از دیگری عیب جویی کند...

من از روزی ک مامان شدم این استرس لعنتی نذاشت از چیزیش لذت ببرم بیبی چک مثبت شد استرس ک ی وقت کاذب نباشه ازمایش دادم بتام پایین بود استرس ک ی موقع بالا نره با ترس و لرز ب شوهرم و مامانم گفتم پشیمونم ک چرا لذت نبردم چرا با خوشحالی با جیغ و فریاد داد نزدم بگم مامان شدممممممم الحمدالله همه چی خوب بود الان اخرای ماه سومم اما بس ک بارداری ها سخت شده ی ترسی توی دلم نذاشت لذت ببرم 


خانوما از بارداریتون لذت ببرید مثل من نذارید استرس بهتون غلبه کنه 😉

صدا میکنم ” تو ” را! این ” جانی ” که میگویی، جانم را میگیرد! نزن این حرف ها را! دل من جنبه ندارد...

منم دلم میخواد بنویسم از احساسم از حس مادری و مادر بودن و پناه شدن برای یه بچه کوچیک که با خنده هاش جون بگیرم و با قد کشیدنش بهش افتخار کنم.مادر شدن و مادر بودن و پناه بودن و خندیدن با کودک آینده ام به تمام دنیا می ارزه.فرشته کوچولویی که شبیه خودم باشه دنیام باشه عشقم باشه زندگیم باشه نفسم باشه تپش های قلبم باشه.یه روزی کودکم میاد با هم ماه، آسمون آبی،شب تیره،غروب خورشید،ستاره های چشمک زن رو میبینیم.مامانی نیومده عاشق خنده هاتم چشماتو میبوسم عزیزم.به بابایی بگو زودتر پیدام کنه.امضا:مامانت. 

عاقبت یک شب از شبهای دور کودک من پا به دنیا مینهد/ آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر مینهد. 

خدایا یعنی میشه دانشگاه علم و فرهنگ تهران قبول بشم🙏از ذوق بال درمیارم وقتی قبول بشم حتی فکر کردن بهش هم قند تو دلم آب میکنه📋📖📒📑📓📕📘📗📚📔📙🎓🖊️🖋️📝📏📐📄
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز