بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

عزیز دلم نگران نباش هر بار هر کسی یه جوره با سریای پیش اصلا مقایسه نکن و مطپین باش با توکل به خدو بهترین جنین ها برات تشکیل میشه مطمین باش عزیزم🌺🌺🌺🌺🌺

مرسی مهربون،من که فقط امیدم به خداست،این دارو دکتر فقط وسیلست ولی دل نگرونم ،دست خودم نیست،دکتر نصر سونو کرد گفت ذخیرت زیره یکه ولی آزمایش خونم یک و بیست و سه،

من خسته شدم از خونه موندن   همش تو جام ...شوهرم میگه فعلا استراحت باش تا سونو قلب بری

مرسی عزیزم،خدا نگه داره دردونه هاتو الهییییی💞

سلام آنای عزیز و دوستای تایپیک

خیلی وقت بود سر نزدم ،گفتم بیام یع سلامی بکنم هم یه تشکر‌ کنم از همه، که اون موقعبهم دلداری دادن و پای نگرانیهام نشستن

زین و niva عزیز ،‌تبریک میگم مادر شدنتونو ،‌فقط شمارو دیدم ، هرکی مامان شده بهش تبریک میگم 

 آنا جون بچه هات حوبن ؟ ایشالا که همیشه سلامت باشین،‌مثل همیشه هنوز مهربونیات ادامه ذاره و کمک احوال بقیه ای 

یه‌خانومی بود اسمش یادم رفته رزقرمز بود فک کنم ،همون که داروسازی خونده بود ، خیلی به اون‌هم زحمت دادم ،

دوستم منظورت چیه؟یعنی فقط غربالگری اول رو بریم؟

واقعا.یعنی با مورفو صفر جنین بلاست تشکیل شد؟؟؟

خوب الان حس میکنم شدیدا نیاز به ماهیتابه داشتم آنا جون هم نیست زحمتشو بکشه😁😁😁

دیگه نیاز به مشاوره هم ندارم😆

من چرا باورم نمیشه.با مورفوی صفررررررررررر ؟؟؟؟؟

پس نفر بعدی شما هستین.منتظر بتای عال هستیم

آره منم مثل شما بودم همش منتظر بودم بگن جنین تشکیل نشده دکتر که گفتش بلاست هست تعجب کردم باورم نمیشد آن شاالله عزیزم بعدشم قسمت خودتون

سلام فداتشم...عزیزم درکت میکنم،من شوهرم مورفو و تحرکش صفر بود...بخدا اخرین بار قبل انتقال یه جا از دادیم برام نوشتن میکرو با احتمال موفقیت خیلی خیلی کم...بارضایت شخصی...

اونجا مشاور کلی باهام حرف زد که برو اهدایی.حیفه شما دارین هزینه میکنین شانست انقد بیاد پایین.گفت با اوضاع اسپرم همسرت اصلا نمیتونیم خوشبین باشیم به میکرو...ولی‌ما چون کلا از نظر اعتقادی با اسپرم اهدایی موافق نیستیم گفتم حرفشم نزنین.هرجور باشه میخوام اسپرم شوهرم باشه...که بعدش تقریبا سه ماه شوهرم هرشب یخ میذاشت روی بیضه ش و داروهاشو ایندفعه تا اخر مصرف کرد.حتی اون موقع هم ازمایشگاه از شرایط شوهرم راضی نبود...گفت برین بهتون خبر میدیم جنین تشکیل شده یا نه!ولی من نپرسیدم مورفو یا تعداد تغییر کرده یا نه

خلاصه اینکه ما هم از طرف شوهر خیلی این مشکلاتو داشتیم.برادراش،پسرعموهاش چندتا متاسفانه...منم وقتی بهش فکرمیکردم خیلی دلم میگرفت از اینده..ولی وقتی وارد سیکل میکرو شدم به طرز عجیبی آرامش داشتم!خودمم باورم نمیشه چطوری انقد امیدوار بودم به همه چی...عزیزدلم همه چیو بسپار به خدا.درنهایت برات بهترینها رو ارزو میکنم❤😘 ان شاالله خبر مامان شدنتو بدی به زودی

خلاصه بله با مورفوی داااااغون هم مامان داشتیم.یکیش خود من!بعضی وقتا وسوسه میشم شوهرمو بفرستم آز بده ببینم شرایط چطوریه😁

درضمن توی میکرو تحرک و تعداد زیاد مهم نیست.مورفو هم قطعا صفر نیست،،بین یک و صفره!

اصلا غصه نخور عزیزم

عزيزم شما علائم خاصي هم داريد؟ 

من دو سه روزه سینه هام خیلی درد میکنه 

امشب هم یه ذره حالت تهوع گرفتم دراز کشیدم ۱۰ دقیقه بعد رفع شد

اها بذار اینم بهت بگم...من وقتی تخمک کشی کردم و همون روز هم از شوهرم نمونه گرفتن،گفتم کی میتونم بفهمم چندتا جنین تشکیل شده؟گفتن دو روز بعد...دو روز بعد طبق معمول جمعه بود😂 خلاصه شنبه شد و ما هرچی‌ زنگ زدیم مارو پیچوندن که نمیدونیم و معلوم نیس...خدا میدونه من چه فکرایی میکردم..میگفتم نکنه برای من هیچی جنین تشکیل نشده با این اوضاع اسپرم...میگفتم نکنه زحمتامون همه به هدر رفته...داشت گریه م میگرفت اما بخاطر غرور شوهرم هیچی نمیگفتم جلو مامانم...تا روزی که گفتن بیاین برای انتقال.اونجا تعداد جنینها رو گفتن.از‌ ۱۲ تا تخمک من ۵ تا جنین تشکیل شده بود خدارو هزار مرتبه شکر❤ از من میشنوی از این فکرا نکن چون فقط خودت به هم میریزی و این روی اوضاع رحم و تخمک و همه چی تاثیر میذاره...توی دلت بگو خدایا خودت دستامو بگیر و کمکم کن..خودت دلمو شاد کن به حق بزرگی و مهربونیت❤ شک نکن همه چی حل میشه.مطمئنم😘

عزیزم استراحت کن با دکترتم تماس بگیر 

انشالله که لک لانه گزینیه🙏🙏

اره اوایل ک ازمایش داده بودم سینه درد داشتم ..زیر دلم  درد پریودی داشتم و نفخ و پا درد ....الان فقط سینه دردم کمتر شده وپادرد و تیر کشیدن زیر دل رو هنوز دارم 

من یادمه تاخیر داشتم یه بار یه هفته یه بار ۱۰ روز

ولی کلا با تاخیر میومد