2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045451 بازدید | 684468 پست
انشالله🙏🏼💕 چرا كابوس رويا؟؟؟؟من ١٪؜ هم از زايمان طبيعى نمى ترسم  چون همش تو ذهنم مى گم چه ...

آره کاملا درست میگی.... اینکه آخر این دردا اینقدر شیرینه باعث دلگرمی میشه

نمیدونم چم شده. چون دوبار درد و انقباضای رحم رو تجربه کردم یه وقتایی با خودم میشینم فکر میکنم زایمان چند برابره دردش بعد همه وجودم پر ترس میشه. دوباره میگم عوضش برای به دنیا آوردن بچه ام تلاش کردم😊

اما میدونی بهونه اصلی ترسم اینه که ممکنه شوهرم نباشه. این روزا با اینکه مامان بابام هستن و همه کار برام انجام میدن اما دلم بدجوری بهونه بودن شوهرم رو داره احساس میکنم تنها و غریب موندم. 

هیچ جا خونه خود آدم نمیشه

ولی تا وقت هست باید روی خودم کار کنم. همیشه دلم میخواسته طبیعی زایمان کنم حالا نباید اجازه بدم این فکرای مسخره بهترین اتفاق زندگیم رو خراب کنه

خدا نصیب همه منتظرا بکنه. 🙏

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام عزیزدلم خودت خوبی؟نی نی خوبه؟😍 والا منم موندم...ان شاء الله که اشتباه شده واسه شماام 😁 دکت ...

قربونت ما ام خوبیم😍میگم خودش اصرار داشت اینبار پیامبران آزمایش بدی؟ کاش این جور آزمایشا رو آدم از اول یه جای مطمئن بده، بعد هر بار همونجا بده 🤔تا مقایسه کنه با هم، برای منم خراش داده بود موقع هیسترو، حالا نمیدونم تاثیر خراش از مهر تا آذر مونده بود یا نه، خودش که میگفت من خراش دادم لانه گزینی کرده😎 اصلا استرس نداشته باش، اینم زود میگذره، من قبل عمل، مثلا دو هفته مونده بود، هر شب با گریه میخوابیدم، صبحم تا بیدار میشدم انگار روزگارم سیاه بود، ولی الان میگم چقدر الکی حرص خوردم، اون روزا ام گذشت، موقع عمل که بیهوشی بعدشم فقط یکم کتف و شونه هات ممکنه درد بگیره، که کیسه آب گرم بگو برات بیارن و همراهت مدام با حرکات آروم ضربه بزنه به پشتت، زود خوب میشی

خونريزي داشتم خيل يكم ،كم شده

دکتر چی گفت سونو کرد

خدایا میخوام بگم من  ی دنیا ازت ممنونم 😘 که بزرگترین معجزه ی زندگیمو بهم دادی بعد از ۷ سال انتظار  فرشتمو در اغوش گرفتم روزای ک حتی نمیدونم توی خواب یا بیداری  خدایا این روزا رو قسمت همه ی منتظرا کن 😘😍😍😍😍😍❤
یاسی امروز رفته بودم مطب دکتر.یه خانمه هم بعد انتقال منفیش لاپارا شده بود با دکتر.اومده بود واسه شرو ...

وای چه سورپرایز قشنگی😊😊 ان شاالله قسمت خودت، دستش ماشاءالله سبکه ها، راستی خودش تو مطبش سونو میکنه؟ 

سلام عزیزدلم خودت خوبی؟نی نی خوبه؟😍 والا منم موندم...ان شاء الله که اشتباه شده واسه شماام 😁 دکت ...

سلام

سارا جون همین که بررسی بشه و مشکلی اگر باشه برطرف خیلی عالیه.....موفق باشی و انشاله بعد لاپرا باردار😍😍😍😍😍

پیگمنتر شیرازیم پبجمو ببینید  ،عاشق تتوهای مینیمال و آرایش دایم و اصلاح ابرو هستم،،،
هانا شما کلاسای آمادگی زایمان رو رفتی؟


نه عزيزم اينجا اينجور كلاسها از طرف بيمارستان اينا نيست مگر اينكه خودم مى خواستم ثبت نام كنم جاهاى ديگه كه اصلا هيچ جوره وقتشو نداشتم

اما خدا حفظ كنه صفحه هاى اينستاگرامو خيلى آموزشهاى خوبى داره

آره کاملا درست میگی.... اینکه آخر این دردا اینقدر شیرینه باعث دلگرمی میشه نمیدونم چم شده. چون دوبار ...

انشالله كه همسرت كنارته🙏🏼💕هر كى حس نبود كسى رو داره مى فهمم چى مى گى كاملا 

منم اينجا تنهام فقط با همسرم دوستانى هم كه هستن خلاصه جاى عزيزاى آدمو نمى تونن بگيرن

اينجور موقعا بودن مادر و پدر و خواهر خيلى دلگرميه اما من تو غربت اينارو كنارم ندارم توكل به خود خدا كه انشالله هر لحظه همراهمونه🙏🏼🌸

خانوماییکه جنین بلاست یا همون ۵روزه تو اردیبهشت انتقال دادین الان سونو بهتون دقیق گفته چند هفته این‌ ...

از پریودی

خدایا میخوام بگم من  ی دنیا ازت ممنونم 😘 که بزرگترین معجزه ی زندگیمو بهم دادی بعد از ۷ سال انتظار  فرشتمو در اغوش گرفتم روزای ک حتی نمیدونم توی خواب یا بیداری  خدایا این روزا رو قسمت همه ی منتظرا کن 😘😍😍😍😍😍❤
آره کاملا درست میگی.... اینکه آخر این دردا اینقدر شیرینه باعث دلگرمی میشه نمیدونم چم شده. چون دوبار ...



وای رویا

منم یادم موقع زایمان ماه اخر شیراز بودم خونه مامانم شوهرم مشهد😣

25 روز  قبل زایمانم سحر چنان سر دلم به یک سمت سنگ شد و درد گرفت که منو بردن بیمارستان (فکر کن مامانم هم شبش پرواز داشت به مکه)

سونو شدم گفتن وقت زایمان نیست...تا اون روز مثل هانا جان اراده اهنین در تجربه کردن درد شیرین زایمان طبیعی بودم😋اما از درد شدید در اون روز تماس گرفتم به همسرم گفتم شرمنده من میخوام سزارین کنم😂وای همسرم دعوام کرد🤐🙄گفت اینقدر سستی...اگر از اول گفته بودی موافق بودم اما الان نه😉این شد که ما درد شیرین طبیعی رو تجربه کردیم شکر خدا یک روز که اومد شیراز نزدیک تاریخ زایمان تکون های پسرم قطع شد و من بدون درد رفتم برای زاییدن🤗اما واقعا درد کم و شیرینی بود😎

پیگمنتر شیرازیم پبجمو ببینید  ،عاشق تتوهای مینیمال و آرایش دایم و اصلاح ابرو هستم،،،
مرسى عزيزم😘🌸آره ديگه واقعا چيزى نمونده اما نمى دونم چرا هنوز خودم باورم نشده😅الهى اين حال خوب نصي ...

عزیزم انشاله این روزا میگذره و دوباره دلت هوای شکم گنده شدن میکنه مثل ما😉اون موقع هم باورت نمیشه که رفتی تو خط بعدی😎

پیگمنتر شیرازیم پبجمو ببینید  ،عاشق تتوهای مینیمال و آرایش دایم و اصلاح ابرو هستم،،،
قربونت ما ام خوبیم😍میگم خودش اصرار داشت اینبار پیامبران آزمایش بدی؟ کاش این جور آزمایشا رو آدم از ا ...

خداروشکر 💙💙

اره عزیزم خودش گفت فقط پیامبران رو قبول دارم

منم یه جوریه قلبم.دلم گریه میخاد فقط.☹.گفت تا دوماه میمونه اثر خراش ..مرسی از راهنماییت عزیزم ...

خدا اگه طولش میده ، داره قشنگترش میکنه💚 صبر داشته باش💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز