اتفاقا من روز انتقال شب رو روي مبل خوابيدم
از روز بعدش تا ٥ روز روي زمين
چون جايي بوديم و اونجا تخت نداشت
سر پسرم هم همينطور از بعد انتقال همش رو زمين بودم چون تخت نبود
اصلا ب اين چيزا نيست مهمتر از همه قسمته
نبايد رو اين چيزا فكرت رو مشغول كني
اتفاقا انتقال دومم تخت بود و از همون اول روي تخت بودم
اما منفي شد
ب اين چيزا اصلااااا فكر نكن فقط آرااااامش داشته باش
يادمه اينسري تقريبا ٣/٤ روز بعد از انتقال ب حدي خنديدم ك شكمم كلا منقبض ميشد ميگفتم حالا يه چي ميشه
حتي اينجا هم پرسيدم
اما بعدش فكر كردم خنده ك خوبه هيچي نميشه
براي تغذيه من همه چي ميخوردم فقط گرميجات قاعده آور نخوردم
تازه يبوست هم گرفتم
اما ب خيرو خوشي گذشت سعي ميكردم كوچيكترين فكر منفي نكنم و فقط ميگفتم خدايا خودت عاقبتم رو بخير كن و اين شده بود عادت برام تا همين الانم همينطور
خودم رو با قرآن خوندن و ذكر كردن و سرگرم كردن با خانواده مشغول كردم
ان شاءالله مابقيه ي راه رو هم بتونم ب خيرو خوشي بگذرونم
ان شاءالله براي شما هم بهترينها در انتظارت باشه❤️