بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

مال من حالا نمیدونم ۳تا دونه هست یا ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا فقط نوشته ازش به ندرت دیده میشه ولی از بازم پس فردا برم‌دکتر برا فریز میکم از بده باز

هبیوپسی یعنی چی؟از کجا باید بفهمم ذخیره بالاست یا نهمن یکباردوقلو باردارشدم که ۲۱ هفتگی سقط شد ودوسال پیش بود بعداون باردارنشدم دیگه.همسرم هم همونموقع آز داد که گفتن مشکل خاصی نداره یه مقدارحرکت اسپرمش کم بود

ببین از تو بیضه میتونن بکشن و حتی تو ادرار هم اسپرم هست، اصلا تسلیم نشو خیلی زوده برای تسلیم شدن، 

بعد بیا تهران ببرش یه دکتر خوب، مثل امیر جنتی، شاید شوهرت به عمل نیاز داره 

سلام به همگی 2تاسوال دارم خدمتتون.اینکه چه مرکز ناباروری رو برای ivfپیشنهادمیدین که کم هزینه وکارشون خوب باشه.بعدم اینکه ایا بیمه تامین اجتماعی از هزینه های ivfبهمون برمیگردونه یانه؟

سلام من الان اومدم پیامتونو خوندم 

چیشده ؟

همسرتون آزو اسپرمه؟؟ عزیزم غصه نخور خدا همه بنده هاشو دوست داره انشالله مادر میشی 

قسمت آخر حرفت یه کم ناراحتم کرد میشه بگی چرا نباید فامیلی همسرت رو اون بچه باشه؟؟؟

عزیزم به نظر من که اگه میگی خونریزیه و لک نیست، به حساب روز پریود بذار.بخصوص اگه از قبل از ظهر امروز بوده همین امروز رو روز اول محاسبه کن.

بازم از دکترت بپرس

تامین اجتماعی رو هزینه داروها خیلی کمک میکنه 

ولی هزینه عمل رو نه

سلام دوستم.

من ده روز پیش که انتقال داشتم توی بیمارستان یه خانمی بود که دقیقا دکترا جوابش کرده بودن و گفته بودن بچه دار نمیشی تازه اون هم خودش مشکل اساسی داشت و هم همسرش! بعد اومده بود یزد پیش دکتر کریم زاده، انقدز دکتر آرومش کرده بود!! گفته بود اصلا اینطور نیست!! گفته بودن همسرش اسپرمش صفره ولی به لطف خدا دوتا جنین خوب براش لقاح دادن😍 البته اسپرم رو از بیضه کشیده بودن. و همون روزی که من انتقال دادم اونم انتقال داد...

ناامید نباش... اون خانم میگفت هر دکتری میرفتم با هق هق گریه میومدم بیرون

داروهاکه  میگن ازاده

ممنون گلم

من دکترا جوابم نکردن هنوز حتی اسپرم هم از شوهرم‌ نکشیدن ولی اومدم اینجا از بچه ها نطر خواستم همش اسم جنین اهدایی میارن من هنوز نمیدونم شاید شوهرم چندتا اسپرم سالم داشته باشه

چشم حتما میرم ان شاالله که بنویسه 😘

عزيزم 

چقدر فكراي منفي ميكني 

ببين من بعد از سه ماه ازدواج فهميديم شوهرم آزو اسپرم هست 

اما باز از اين دكتر ب اون دكتر ميكرديم 

اصلا هم به اين فكر نميكرديم ك بچه دار نميشيم فقط ميدونستيم يه مشكل هست و بايد بريم پي درمان 

خلاصه دست از تلاش برنداشتيم و بعد از پنج سال شوهرم تسه شده و من بدون آگاهي و فقط با دستور دكتر عمل انتقال رو انجام داديم و شكر خدا مثبت شد و الان يك پسر ٧ ساله دارم ،

دوباره پسرم پنج سالش شد و رفتيم ك منفي شد 

ببين با وجود آزو اسپرم بودن و آزمايش هورموني داغون اصلا نااميد نبوديم و نشديم 

امسال دوباره رفتيم و الان انتقال دادم و الحمدالله مثبت شدم تازه به فريز هم رسيد 

الان بهم گفتن احتمال خارج از رحمي و از طرفي گفتن شايد ديرتر ساك ديده بشه و بايد منتظر موند 

من هم توكل كردم ب خدا اول ناراحت بودم اما الان الحمدالله شكر خدا خيلي بهترم و بيخيال تر شدم 

با غصه خوردن كاري از دستم برنمياد و بايد الان منتظر باشم 

ببين منظورم از توضيح دادن شرايطم اين بود 

ك بفهمي تا چ حد مشكل داشتيم تازه ب ما گفتن اگر اس پيدا نشد اهدايي استفاده ميكنيم 

اما ما نااميد نشديم و ب تلاشمون ادامه داديم 

خدا خيلي بزرگه فقط بايد باورش كني 

مثلا دختر دايي من بعد ١٣ سال مادر شد 

سالي نبود ك نره دكتر اينقدر رفت  ك نگو دكترا بهش گفته. بودن اهدايي اما دست  از تلاش بر نداشت تا الان صاحب يه دختر شده 

اما اگه ب چيزاي بد فكر كني همين اول راه ميفتي و نميتوني ادامه بدي 

اگر زندگيت رو دوست داري براش تلاش كن ك ب موفقيت ميرسي 

هر نشدي هم بدون يه مصلحتي توش هست 

خدا پشت و پناهت باشه عزيزم 🌹🌹

دفترچه تامین اجتماعی قسمتیش رو میده عزیزم 

نمیدونم گلم شاید بخاطر غرورمه شاید چون احمقم ولی اون بچه نه از منه نه از شوهرم و منم که دارم به دنیا میارمش شاید بخاطر اینکه الان ذهنم خیلی اذیته اینارو میگم