عزیزم والا اواخر بهمن باید پریود میشدم یه روز قبل موعد رفتم برا چکاپ آندومتریوز و بازم سه دوره ویزان گرفتم.....
حتی عفونتم داشتم شیاف آنتی بیوتیک گرفتم.....
خلاصه منی که تا وقتی پریود نشم یه استامینوفن ساده هم نمیخوردم نمیدونم چرا این دفعه خنگ بازی در آوردم گفتم من که فردا پریود میشم پس ویزان رو زودتر شروع میکنم که یه ماهم بدون ویزان پریود نشم و عملا مثل این میمونه ۴ دوره ویزان خوردم.....
خلاصه دیگه ویزان شروع کردم......
شیافمم برا عفونت استفاده کردم......
خلاصه بیست روزی ویزان خوردم دیدم چند روزه خیلی حالت تهوع دارم.....
تعجبم کردم آخه با ویزان تهوع نداشتم.....
به همسرم گفتم نکنه باردارم کلی خندید.....
گفتم بی بی بخر بازم خندید خلاصه دید آروم نمیشم خرید.....
ده و نیم شب روز مادر بود.....
بی بی چک مثل پرینتر بدون وقفه دو خط انداخت.....
نمیدونستم بترسم یا شاد بشم......
ولی بیشتر ترسیدم.....
آخه کلی دارو خورده بودم.....
اومدم به شوشو گفتم گفت حتما خراب بوده....
دوباره اون یکیو زدم یه مارک دیگه بازم پرینتر شیطونه چاپ کرد......
حالا من تا صبح از استرس حالت تهوع گرفتم و فقط اشک میریختم و خودمو سرزنش میکردم.....
که چرا بیگدار به آب زدم و منتظر پری نموندم و ویزانارو شروع کردم....
فردا کله سحر روز جمعه با هزار مصیبت رفتیم آز دادیم بتا بالای صد هزار بود.....
خلاصه مامان شده بودم اما وحشتناک استرس داشتم.....
شنبه رفتم ویزیت و دکتر کلی ذوق زده شده بود.....
کلی بهم امید داد که اینایی که خودشون میان سرسختتر از این حرفان نگران نباش.....
بعدشم گفت.....
به به قلبشم که داره میزنه.....
خلاصه این شد شروع داستان مادرانگی پر از غافلگیری من....