سلام دوستان،خوبین؟
آنای گلم چطوره؟
خداروشکرکه جوتاپیک شاده(البته۲۰صفحه آخرشو نخوندم ان شاءلله اون ۲۰صفحه ام پره خبرای خوب باشه)من ۱سالی هست که تواین تاپیک پست نذاشتم باشرایط روحی که داشتم ترجیح دادم حال بدمو به تاپیک منتقل نکنم هرچندکه تمام صفحاتو کامل خوندم وباتک تک پستا شادوغمگین شدم
مثلا اون روزی که لیلا جون انتقالش کنسل شد دقیقا مردادپارسال اومدجلو چشمم که سیکل خودمم کنسل شد ویه دنیابراش غمگین شدم یاهمین چندوقت پیش که مامان سبحان ناراحت بود آزمایشش مشکوک به قندبارداری بود میخواستم پست بذارم که بامیه بخور که دیدم یکی ازدوستان همین پیشنهادداد ،یاآناجون که کمی حالش گرفته بود باحال بدش حالم بدبود بدترشدخلاصه کنم که دلم برای تک تکتون میتپه.چندروزه بادیدن تیکربارداری ثمین جون نورامید تودلم روشن شده ۱۰۰صفحه عقب بودم انقدرخوندم تابه پیامش برسم تاشادیشو باتمام وجودحس کنم ،ان شاء الله که روزی هممون بشه این لحظات وشماهم این ۹ماه روباآرامش سپری کنی واقعا بامثبت شدن شماوبااین همتت امیدوارشدم تادوباره ادامه بدم ان شاءلله خدابه منم نظرلطفی بکنه.
ازخودم بگم که ازآخرین انتقال منفیم دقیقا۱سال میگذره وهنوزهیچ اقدامی نکردم تصمیم داشتم ازخیرجنینام بگذرم واهوازازجنین اهدایی استفاده کنم که متاسفانه ظاهراتوی اهوازجنین اهدایی نمیشه انتقال داد،حالادوتاگزینه پیش رو دارم یابرم همون ابن سینا وجنینای فریزمو انتقال بدم یا اهوازبرم زیرنظرپزشک جدیدی ودوباره پانکچربشم خودم دوست ندارم دیگه برم تهران ولی همسرم نسبت به پزشکای اهوازی حس مثبتی نداره ومیگه ازاون جنینای قبلیم استفاده نکنیم حالا موندم واقعاکدوم تصمیم برام بهتره لطفاً بهم کمک کنید تابهترین تصمیمو بگیرم.
ببخشید که خیلی حرف زدم ۱سال پست نذاشتم الانم که گذاشتم ۱سال خوندنش طول میکشه خخخخخ