بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

سلام به همه
بچه ها من خیلی خوشحالم گفتم بیام به شماهم بگم.
 همسرمو هفته پیش گفتم دوباره بره آز بده که ببینم اصلا سیکل شروع کنم یا نه
 جوابشو گرفت شکست دی ان ای رسیده به 15 یعنی اومد تو رنج مجاز :)
نمیدونید چقدر خوشحالم واقعا همش خداروشکر میکنم. از همه ی دوستان بخصوص آناجون و لیلا جون و لاله سرخ عزیزم که کلی توصیه های خوب همیشه داشتن خیلی ممنونم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم.
تا یکماه پیش که چند بار آز داد به 25-30 رسیده بود که دکترش اجازه ی میکرو داده بود. ولی الان دیگه کاملا اومد تو رنج.
البته متاسفانه مورفولوژیش صفر هست هنوز . اینهمه دارویی که میخورده هیچ تاثیری روی مورفولوژی نداشته. الان 5 ماهه داره پروفرتیل زینک سلنیوم کیوتن رویال ژل ویتامین ث و .... میخوره ولی مورفولوژی تکون نخورده.
ولی از اهمیت دی ان ای همینو بگم که با مورفولوژی صفر هیچکس به ما نگفت آی وی اف نکنید ولی دی ان ای که بالا بود دکترها قبول نمیکردن آی وی اف کنن. هرچند اون آزمایش رو خودمون با کمک دوستان کشف کردیم که باید انجام بدیم وگرنه دکترها ننوشته بودن برامون.
خلاصه اینکه منم وارد سیکل شدم دعام کنید دوستان

عزیزم خداروشکر

روبروی پارک لاله برات تایید کرد؟ کارگر شمالی؟ 

مرکزشونه

بیمارستان مهدیه خوب بود تزریقش؟؟ رسیدگی و مانیتورینگ داشتن؟. 

عزیزم حالت تهوع مال داروهاست . حالت تهوع بارداری به این زودی شروع نمیشه که با قطعش بخوای نگران بشی
کلا سیکل میکرو چون هورمونهای بدن دستکاری میشه تا چند روز اول نمی تونی دنبال علائم باشی. چون هیچی توبدن طبیعی نیست. 

ان شاالله خيره ، بله منم حالت تهوو ميومد ميرفت

مال من یه هویی قطع شد.هفتمین روز انتقالمه.شما علایم دیگه ای نداشتین؟

بچه ها من تازه میخوام برم تو سیکل میکرو کسی میتونه بگه داروهاش چیا هستش؟

کتایون جان تو چرا به بدترین چیزا فکر میکنی،ببخشید اما همین منفی فکر کردن باعث میشه اتفاقات بد بیوفته.اینجا اینهمه دوستان آزشون مثبت شد و بعدم خداروشکر قلب جنین رو شنیدن و الان یا نی نی هاشون به دنیا اومدن،یا هم منتظر بدنیا اومدنشونن.بعد شما یه نفرو تو مطب دیدی که حتی از پروسه درمان و بارداریشم خبر نداری،گیر دادی به همون؟

اینقد نگو بدبختم بدبختم،سعی کن دنیارو یه جور دیگه ببینی،مطمئن باش بهترین اتفاقا برات میوفته.امیدوارم ازم نرنجیده باشی.

آخه من خودم تو یه دوره ای از زندگیم فوق العاده منفی نگر و بدبین بودم،بدترین اتفاقاتم برام افتاد،اما یه چندساله که متعادل شدم،نه بینهایت بدبینم،نه بینهایت خوشبین.با بدبینی و منفی نگری فقط خودتو عذاب میدی

لی لا به خدا چشممون ترسیده من دو بار یه هویی تهوعم قطع شده بعد منفی شدم .کتایونم خیلی سختی کشیده حق بدین

جدی به سلامتی عزیزم، منم همین دیگ شونزده شهریور عمل شدم. الان چهار ماه شده زمان دادم باز گفتن یک ماه دیگ زمان بده. کاش حداقل ماه دیگ برام کارهای انتقال و پانکچر انجام شه، حالا چهاردهم نوبت سونو دارم، برم ببینم اندمتر م این ماه چند شده بعد از چهار ماه بعد عمل 

ميدونم شمام دوستاي منيد ، من خوشبختم ولي روزاي سخت زياد كشيدم ، راست ميگي لي لا جون توكل بخدااااي بزرگ

به نظر من بتای بالا احتمال تشکیل قلبش زیاده.

من بتا ۷۰ داشتم اول قلب تشکیل نشد

بتای بالای ۱۰۰۰ داشتم تشکیل شد

چی از این بهتر که بتات 2000 بود.من برات یه عالمه آیت الکرسی خوندم،باورت میشه به خاطر سختیهایی که کشیدی،روند درمانت رو از حفظم.هرچند من تاحالا سیکل میکرو نداشتم،ولی به خدا اگه بخوام سختیهایی که کشیدم رو بگم،مطمئن میشی که واقعا خوشبختی.منظورم اینه از استرست کم کن.همه اونایی که بهت استرس میدن،راحت دارن زندگیشونو میکنن،آتیش رو میندازن تو دل تو.به سیسمونی و واکسن و اتاق بچه و این چیزا فکر کن.انقدر باعرضه بودی که دوجا کار کردی خودت از پس مشکلات و هزینه هات براومدی.مگه میشه همچین دختری ضعیف باشه؟

افسون جون حتما همینطوره که میگی،من دارم سعی میکنم استرس رو از کتایون دور کنم.دختری که اینهمه سختی پشت سر گذاشته و خوبم از پسش براومده،الان تو حساس ترین مرحله زندگیش باید استرس رو از خودش دور کنه که بهترین نتیجه رو بگیره.خدا شاهده هرشب که میخوام بخوابم و هرصبح که چشمم رو باز میکنم،اول برای مادر شدن تک تک بچه های تاپیک دعا میکنم.کتایون  قویه،دلم میخواد با قدرت این مرحله رو پشت سر بذاره.

ازیتا جون شوهرت چه داروهایی مصرف کرد؟ و پیش کدوم دکتر رفتید؟