2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046258 بازدید | 684508 پست

من یکی دو روزه حالم خوش نیست . حالت تهوع و نفخ و گاز معده. ی کم دلدرد. سوزش و خارش شیاف. بعد هپارین هام با سلکسان جایگزین شد . یکم هم نگرانم جنین سلامته یا نه خلاصه التماس دعا 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من یکی دو روزه حالم خوش نیست . حالت تهوع و نفخ و گاز معده. ی کم دلدرد. سوزش و خارش شیاف. بعد هپارین ...

دركت ميكنم منم همش نگرانم جاي شياف سوزش مياره براي متم همينطوره البته من خارجيش گيرم نيومد ايراني مصرف ميكنم نكسوپارين هرروز دور نافم ميزنم

من یکی دو روزه حالم خوش نیست . حالت تهوع و نفخ و گاز معده. ی کم دلدرد. سوزش و خارش شیاف. بعد هپارین ...

نگران نباش عزیزم........

سلکسانم خوبه خیالت راحت باسه........

آب زیاد خوری حله.......

تهوع و نفخ و..... هم طبیعیه یکم مراعات تغذیتو بکن.......

این روزا میگذرن عزیزم.......

به این فکر کن بعد نه ماه بغلته......

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com

سلام انا جان و بقيه دوستان

واسم دعا كنيد دو روز تهوع شديد كه ديروز ٢٠ بار اوردم بالا رفتم دكتر فرستادم بيمارستان آز ادرار دادم دفع پروتيين دارم از ديشب تا الان بستريم عصر سونو ميكنن خيلي نگرانم توروخدا واسم دعا كنيد مشكلي نباشه 

واسه سونو عصر استرس گرفتم 

التماس دعا 🙏🏻

به خیلیها میگیم “دوسـت”…

به هرکسی که بتونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم.

خیلی از این “دوست”ها، دوست نیستن.

همکارن، همکلاسین،فامیل دورن،همسایه ن، یه آشنان !

”دوسـت” اونیه که باهاش رازهای مشترک داری.

اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی.

اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی.

که اگه دلت گرفت بهش میگی “دلم گریه میخواد!” آنای مهربانم و لیلای عزیزم و دوستان گلم ....ب امید مادر شدن همگی    

سلام انا جان و بقيه دوستان واسم دعا كنيد دو روز تهوع شديد كه ديروز ٢٠ بار اوردم بالا رفتم دكتر فرست ...

عزیزم نگران نباش به خیر میگذره........

ببین شکر خدا ماری جون این بحرانو دیگه رد کرده و شکر خدا هم خودش هم دردونه هاش خوبن........

پس عزیزم نگران نباش این روزام میگذرن.......

به قول لیلا جون به خاطر این که زیادی بالا آوردی پروتئین تو ادارارت دیده شده.......

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
به خیلیها میگیم “دوسـت”… به هرکسی که بتونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف ...

فدات بشم عزیزم فقط میتونم بگم ممنونم عزیزم که لایق دوستیتم.......

منم برا تک تک دوستام بهترینارو آرزو میکنم.......

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
ماری جون  چشم رو هم بذاری ایشالا نی نی هات رو به سلامتی می بینی خوب به نظرم کار خوبی کردی سرک ...

ممنونم مرمر جون انشالله به زودی شما از دوران بارداریت برامون تعریف میکنی عزیزم من خدا میدونه همیشه دعاگوتوم هستم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻اره سرگلاژ من بیشتر برای سقطای قبلیم و عمل سپتومم بود وگرنه اصلا دکتر اندازه سیر‌وکس و نگرفت و گفت چون دوتا هم هستن اینجوری خیالمون راحتره انشالله که همه مامانای منتظر نی نی هاشونو بسلامتی بغل بگیرن بازم ممنونم از دعای خیرت عزیزم❤️

خدايا مرسي كه منو لايق مادري دونستي ❤👶👶❤
سلام انا جان و بقيه دوستان واسم دعا كنيد دو روز تهوع شديد كه ديروز ٢٠ بار اوردم بالا رفتم دكتر فرست ...

مامانی جون بقول انا جون منم روزای خیلی سختی رو‌گذروندم شاید باورت نشه اولین بار که رفتم بیمارستان از تهوع شدید و‌حال بد دکتر شیفت به انگلیسی گفت داره سقط میکنه این نمیتونه اینارو نگه داره خیلی حالش بده همسرم که کاملا متوجه شد ولی من دست پا شگسته فهمیدم اینقدر حالم بعد از شنیدن این حرف بد شد که دست و پام فلج شد نمیتونم اون شب و تا صبح و براتون توصیف کنم ولی همه فکر کردن خودمم دارم تموم میکنم من دو ماه و نیم تو بیمارستانای متعدد بستری شدم حتی تا پریشب هم هر شب تو خونه پرستارم بهم سرم و دارو‌میزد چهارماهم که تموم شد یه کم بهتر شدم حتی نه خیلی خوب اما بازم خدارو شکر میکنم بهتر از اون روزای سخته من انزیمای کبدیم شدیدا رفته بود بالا کتونم رفته بود بالا گفتن کم کاری تیرویید گرفتی میخواستن اندوسگوبی کنن گفتن شاید زخم معده گرفته که اجازه ندادم خون بالا میا‌وردم واقعا وافعا خیلی سختی کشیدم میدونم الان شما داری چی میکشی عزیزم اما خب کاری از دستمون بر نمیاد غیر از توکل و صبور بودن مطمئن باش همه این مشکلا راه حل داره اصلا به خودت استرس الکی نده عزیزم انشالله شما زود زود خوب میشی مامانی🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

خدايا مرسي كه منو لايق مادري دونستي ❤👶👶❤

انا جون ممنونم عزیزم از راهنمایت من قبلا میگرن داشتم که قبل از بارداری پیش کسی رفتم که درمان شدم همه رگای سرمو باز کرد با ماساژ مخصوص خدارو شکر هم سه ماهه اول اصلا سردرد نداشتم احتمالا باید یبار دیگه برم پیش ایشون اخه سردردای من به تهوع و استفراغ و بستری شدن تو بیمارستان و‌نهایتا تزریق مسکن منجر میشه یعنی به هیچ عنوان با تحمل کردن تموم نمیشه حالا باید یه فکری براش بکنم و اون ماساژ و بگیرم بازم ممنونم عزیزم❤️❤️

خدايا مرسي كه منو لايق مادري دونستي ❤👶👶❤

وای خاتون عزیزم تبریک فراوان بخدا اشک تو چشام جمع شد الهی به خوشی دوران بارداری طی کنی عزیزم. خدا شاهده اینقدر خوشحال ميشم اینجا میفهمم کسی باردار شده انگار خودم دارم مادر میشم. مرمر جون عمل شدی عزیزم؟ خوبی؟ ماری جون خداوند دو قلو ت نگه داره واست عزیزم خیلی خوشحالم دوتا بهت داده. رفتی برا جنسیت؟ کاش يه پسر يه دختر باشه چیزی که خودم آرزو ش دارم. ليلا جون انشالله کلی تخمک تپل داشته باشی ولی بدون بخدا گاهی يه جنین هم کافی، حتی ممکن دوتا شه... توکل به خدا ميدونم خودت ماشاالله خانمي و می دوني عزیزم. منم اين روزها در حال انتظار برگشتن دکتر رزاق هستم برم که اجازه انتقال رو بده بهم انشالله 

درسته که پنج سال شده... درسته که دوبار حس مادر بودن رو برای چهار هفته تجربه کردم وبازم ناامید شدم ولی من ميدونم بلاخره مامان میشم. دوستان لطفا برای مامان شدنم فقط يه لحظه از خدا بخوايد.. برای دومین بار دارم وارد سیکل پانکچر میشم تروخدا برای موفقیت بودنم از خدای مهربون بخوايد فقط یک لحظه... امیدم به خداست دوتا گو گو لی هام رو که از دست دادم باهم بهم بده .خدایا سومین پانکچرم شدم .اخرین انتقالم دادم .دیگ تلاش اخرم بود خدا کمک کن .
لیلا من کلا آدم شادی هستم و سعی میکنم روحیه مو در هر شرایطی حفظ کنم ولی این مسئله بالاخره کم چیزی نی ...

دقیقا میدونم چی میگی چون منم کلا آدم شادی هستم و مثبت اندیشم ولی به قول تو این مساله ناخودآگاه تاثیر میذاره بعدم همش هورمونا بالا پایین میشن والا اعصاب برا آدم نمیمونه کاملا حق داری امید به خدا بزودی این روزا برامون خاطره میشه.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز