عزیزم ممنون از اطلاعات خوبی که دادی........
متاسفانه همینه دیگه دکترا چیزی نمیگن.......
اما من خودم چون وسواس دارم و دوست دارم بیشتر در مورد مراحل درمانم و هر چیزی که لطرافم اتفاق می افته بدونم همه نکاتیو که گفتی خودم قبلش بهش رسیدم........
من از چندین ماه قبلش بدون ماسک بیرون نمیرفتم.......
مراحل درمانیمو چندین بار برا دوستان گذاشتم........
من حتی به خاطر اینمه قرار بود پردنیزولون بخورم وبه خاطر خلط پشت حلقم قبل شروع سیکل دکتر رفتم تا بدونم لازمه کار خاصی بکنم یا نه که دکترم گفت حتما باید به خاطر سابقه رفلاکس و خلط پشت حلق و سابقه مکرر ذات الریه باید کنار پردنیزرلونام پنتاپرازول هم بخورم........
من خیلی مراقب بودم بیرون یا جمعی که که مریضه نرم......
خیلیم پشت سرم حرف زدن اما بهش اهمیت ندادم.......
سلامتیم مهمتر از این حرفها بود.......
من همه جانبه سعی کردم در مورد خودم و بدنم و سیکلم و داروهام اطلاعات جمع کنم و با احتیاط جلو برم......
در مورد رژیم غذاییم از کسی تقلید نکردم و رژیم غذایی خاص خودمو که مناسب بدنم و شرایطم و نیازم باشه خودم تعریف کردم.......
برا همین همیشه توصیه کردم از کسی تقلید نکنین......
چون عوارض تقلید کورکورانه رو چشیدم........
خیلیا دونستن بیشتر در مورد روال درمانیشون بهشون استرس میده من از ندونستن استرس میگیرم.......
بازم خدارو شکر که به خیر گذشت........
در مورد پردنیزولون من طبق دستور ایمونولوژم به مرور اونم در طول یه ماه قطعش کردم در حالی که اکثر دکترای زنان در زمان کوتاهتری قطع میکنن........
یا مثلا من بعد زایمان ۶ هفته هم سلکسان تزریق کردم طبق توصیه آنکولوژم در حالی که به نظر دکتر زنانم نیاز نبود.......
قرار نیست که برا هر کسی اتفاق بد برا همه پیش بیاد اما وقتی من دیدم کسی به خاطر قطع ناگهانی سلکسان قبل زایمان بعدش فوت شده دلیل نداشت ریسک کنم و طبق تجویز آنکولوژم تزریق کردم.......
منظورم از این حرفها نگرات کردن نیست اما احتیاط شرط عقله.......
نظر متخصصین مربوط به هر شاخه رو دونستن خیلی کمک کننده هست......
امیدوارم به زودی تک تک دوستای منتظر از این پروسه درمانی خلاص بشن و زیباترین نعمت دنیا رو در آغوش بکشن......