توکل به خدا
انرژی منفی نمیدم تو گروه
هر چی اون بالایی بخواد همون میشه
منم سپردم دست خودش
ایشالا که برا همه شما تا آخر مسیر بهترین ها اتفاق بیفته
چه خوب که اینجوری هستین
من دفعه اول که رفتم فکر میکردم آی وی اف یعنی گرفتن نتیجه، میگفتم دیگه تمومه، اصلا فکرش رو‌نمیکردم بعد این همه سال بدون نتیجه هنوز در حال درمان باشم
هر دفعه استرسم بیشتر شده هی یاد قبل میفتم و اینکه نسبت به قبل امیدم کمتر شده، دیگه الان چون سنم هم بالاست خیلی بیشتر میترسم
شما قرص خوردین تاثیر داشت؟استرستون کم شد؟
سلام. خانما کسی اطلاع داره برا انتقال سیکل لانگ بهتره یا کوتاه؟فرقشون چی هست؟
امان از بار اول
هنوزم یادم میاد اولین ivf یا iui چه به سر و روزم اومد حالم بد میشه، چون فکر میکردم صد درصد نتیجه مثبت میشه وقتی منفی شد انگار دنیا رو سرم خراب شد مخصوصا ivf اول سنمم کم بود بی‌تجربه بودم خیلی سخت گذشت تا حضم شد
ولی دفعه های بعدی برام عادی شده بود
برای استرس ک دکتر دارو داد نمیدونم تاثیر داشت یا ن چون خودم ریلکس بودم
ولی قرص خواب خوب بود ، اسماشون یادم نیست ملاتونین؟ یه همچنین چیزی دوز ۵
الان من ناامید نیستم ولی میدونم دکترا کاره ای نیستن حتی بدن ما یا جنینی ک انتقال میدن ، فقط باید بالایی بخوادو بس🤍
انشالله به زودی زود معجزه خدارو ببینی عزیزم انشالله انتظارت به زودی تموم شه و مادر بشی😍🫀
من سر دخترم که بعد از منفی شدن انتقال اولم خیلی حال روحیم بد شد، اضطراب و افسردگی داشتم، کلا رفتم زیر نظر روان پزشک و ۶ماهی دارو خوردم. اخرش دیگه فقط آسنترا میخوردم که دکتر گفت برای بارداری مشکلی نداره و میتونی اقدام کنی به بارداری.
این سری هم شبایی که خوابم نمیبرد و استرس میگرفتم، خودم آلپرازولام میخوردم. ولی بعد انتقال دیگه نخوردم و استرس رو تحمل کردم
آره عزیزم واقعا داره بهم سخت میگذره،خیلی زیاد ولی نمیتونم هضم کنم این خلأ رو، فقط گاهی اگه مقایسه کنم با از دست دادن یکی از عزیزام، آرومتر میشم، میگم این امتحان قابل تحمل تر هست تا فقدان و مرگ، درکل بخوام بگم، ذهنم خیلی سیاه و منفی شده، میبینی که حتی برای آروم شدنمم باید فکرهای بدتری کنم،احساس میکنم واقعا باید بستری بشم دیگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز