بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

می‌دونی پیش خودشون فکر میکنن که لطف به ماست کارشون. من یکی از دوستام که تو شهر مامانم ایناست باردار شده بود برا بار دوم. بعد مامانم ک فهمیده بود به مامانم گفته بود از فاطمه خجالت میکشم بهش نگید😅

مامانم ک بهم گفت کلی خندیدم. گفتم وا برا چی خجالت کشیده مگه سهم منو قورت داد؟😂

می‌خوام بگم بعضیا هم واقعا نیاز بدی از پنهان کاری دارن و همچین حسی می‌ره سراغ شون‌ . ولی کاش بدونن که اونجوری بدتر ادمو ناراحت میکنن. 

پیاما رو‌تفریبا خوندم..چقد از متلک پروندن و قایم کردن بارداریا ناراحت شدم..

چقد بی معنی بودن.

هرچند از این موردا هم منم داشتم.ولی در جا در حواب تیکه ش جوابشو دادم..

من بخاطری ک میگم تا سنم دوباره بالاتر نرفت زود اقدام میکنم.چندماه طبیعی.اکه نشد زود سراغ کاشت برم.

فعلا میمونم تا دخترم۶ ماهش بشه ک غذا خوردنو شروع بکنه اقدام طبیعی میکنم..

من الان دیگه نزدیک چهل روزه زایمان کردم.تا پریرپز لکه داشتم.

الان دیگه پریود شدم..

نمیدونم تا کی این لکع و خون تمووم میشه..

تا هنوز فامیلا میان کادو میارن برا دخترم.🤭🤭🤭

😭😭😭

ااای جاااااان. دل مارو هم ببر با خودت😭😭😭 حرفتمونو ب رسون به ارباب😭😭

خداییش خیلیا جلو من نمیگفتن بچه دار شدیم.میخواستن ناراحت نشم.

پسرعمووم ب زنش گفت حق نداری جلو‌ دخترعموم بچه هم بوس کنی ک ناراحت بشه😄😄

فقط ینفر ی تیکه در مورد بچه نداشتنم پروند ک کفتم تا زنده م نمیبخشمش

عزیزم خدا حفظش کنه😍

خودت بهتری؟

بچه ها من یکم امشب دلم گرفته بود سر کربلا و... گریه کردم . الان وسط سرم ی درد عجیبی گرفته که نگو. دارو هم که نمیشه خورد به نظرتون چیکار میتونم بکنم که دردش بخوابه؟

عزیزدلم من چندساله دارم میرم ولی حتما قابل نیستم که دعاهام راه به جایی نمیبره  اما حتما دعاگوتون هستم

نگو قربونت برم قابل هستی که میری😍

ان شاالله امسال حاجت روا برمیگردی

دیروز ۱۴ انتقالم بود

آزمایش دادم ولی .... 

گریه هامم کردم ... 

انشاله که اوکی هست ،منم دی ماه پارسال کورتاژ داشتم ولی الان که هیستروسونوگرافی رفته بودم اوکی بود ،اگه کورتاژ خوب انجام شده باشه آسیب نمیزنه ،البته تو هیسترو برام خوب بود   

ققربونت ،برای شما هم انشالله همه چی به زودی اوکی میشه و قسمت خودتون دوقلو بشه الهی   

همین چیزا رو میبینم و می‌شنوم حکمت خدا رو درک نمیکنم

خیلی ممنون از راهنمایی تون❤️ پس فعلا انوکسا رو عصر میزنم تا بعدا برای پروژسترون ببینم چیکار میکنم

این بچمم از طریق میکرو باردار شدم با چندبار منفی شدن و بدبختی، ما پنج سال جلوگیری داشتیم و بعدشم که می‌خواستیم نمیشد احتمالا حدس زدن که مشکل داریم و شاغل بودن من بهانه ست از همون موقع ها حرفا و حرکات کنايه ای بود ولی وقتی برادرشوهر کوچیکمم ازدواج کرد و سریع بچه دار شد جاری کوچیکم بی دلیل سر جنگ افتاد احتمالا بقول سپیدار فکر میکرده چون من چندین ساله ازدواج کردم و بچه‌ ندارم و اون سريع بچه دار شده حسادت میکنم با اینکه من زیاد رفت آمد نداشتم و کلا کم حرفم کاری یا حرکتی نمی‌کنم که طرف بخواد حساس بشه ،   ،،، درمورد بچه دوم هم چون خواهرم یه بچه داره که بزرگه و منم الان بعد سالها یه دونه دارم کلا تیکه مشکل دار بودن بهم انداخته ،،  

کلا خواستم بگم حتی اگه خدا یه دونه هم بچه بهمون ببخشه بازم بعضی آدمها هستن که کنايه شونو میزنن چون خودشون سريع السیر حامله میشن این قضیه رو دست بالا میگیرن 

انشالله خدا به شما و تمامی دوستان بچه عطا کنه تا طعم مادر شدنو بچشید ،،،، من درک میکنم چون خودم هفت خان رستمو بابت بچه رفتم الان هم پشیمون نیستم خوشحال سعیمو کردم به همه هم توصیه میکنم تا جایی که سنشون و شرایطشون اجازه میده تلاش کنن ،، ولی میدونی چیه انگار از بس سر بچه اولم اذیت شدم سر این دومی کم آوردم البته الان شرایط جسمیم نسبت به چندسال پیش به مراتب خیلی بدتره سنم بالاست و تخمک‌ها پوچ ولی بازم دارم خودمو به آب آتيش میزنم ،،، خدا به هممون فرزند سالم و صالح عطا کنه الخصوص بچه های این تاپیک