سلام عزیزم کاش ب همسرت بگی ب کسی نگه
هرچی کسی ندونه بهتره استرست کمتره من دوبار سقط کردم تو هر دوبارداریم زمانی خونواده شوهرم متوجه شدن که بستری شدم بیمارستان برا دومی ب خودم میگفتم کاش بهشون نمیگفتم هیچ کاری برا ادم نمیکنن پس لازم نیست کسی بدونه فقط میپرسن چی شد که اعصابتو خورد میکنن حالا هم هر وقت رفتم انتقال جز خودم و همسرم هیچکس نمیدونه اگر باردار شدم فقط ب خونواده خودم میگم
همون دیگه.. نمیتونم مدیریت کنم این موضوع رو
چون دیدگاه همسرم از انتقال استراحت مطلقه
مثلا میخوام برم آشپزخانه اب بخورم.. میگه انقد بلند نشو صدام کن برات بیارم
وقتی میخواد بره بیرون ک مثلا تنهام کلی چیز میزاره رو پاتختی ک مبادا بلند بشم
حالا شوهرم هیچی کلا فامیل دهن لغی دارم ، اگ مامانم بفهمه ب عمم میگه عمم ب اون اون به این خلاصه دست ب دست میشه
با مامانم تو یه ساختمونم امسال خدا بخیر کنه..
بعد ماهم رفتو امدمون زیاده دو روز نرم روز سوم متوجه میشن
سلام
بچه ها دومین پریودی بعد از پانکچر دفعه قبلی ده روز تاخیر داشتم و این یکی پانکچرم دومین پریودی ۱۵ روز گذشته و هنوز خبری از پری نیس
خداروشکر دردم خیلی خوب شد و بی بی امروز خیلی خیلی کم رنگ بود فکر کنم داره میوفته
دیگه فردا باید پرویید بشم
راستی بچه ها ار بین امار مثبت ها
امار کدوم دکتر بیشتره… من با امیری بودم اصلا راضی میستم و میخوام عوضش کنم… ی نی چهارتایی دارم… میخوام انتقال بدم ی جای دیگه خواهشا تو این مدت که کنار هم بودید. کدوم دکتر رو پیشنهاد میکنید؟
الان درد پا ندارم فقط عضله های گردنم انگار که بد خوابیده باشم درد میکنه… وقتی بعضی وقتا تکون میدم مول گرفتگی عضله گردن درد مبکنه
فاطمه جان باهاش حرف بزن کامل شرایط روحی و احساست رو بگو بهش. بگو همین اذیت و حس منفی که بهت دست میده اثر بد داره تو انتقال این استرس ک همه فهمیدن حالا چی میشه جواب و...
حرف بزن که به هیشکی نگید این دفعه.
من تمام تلاشمو می کنم کسی نفهمه ولی نمی‌دونم چ حکمتیه هر بار ی اتفاقاتی میفته ک مجبور میشیم ب یکی دو نفر بگیم.انتقال آخرم ب هیشکی نگفتیم انقدددد راحت گذروندم نتیجه هم مثبت بود ولی خب...
. الان مادر شوهرم دوره ای خونه یکیمونه. مجبورم ب جاری یا خواهر شوهرم بگم زمان انتقال پیش اونا بمونه. ولی اصلاااااا دلم نمی‌خواد بدونه کسی🥺. متاسفانه این بحث مشکل ضخامت هم جوری پیش می‌ره ک مطمئن نیستم انتقال کی میشه اصلا کنسل میشه یا نه ک برنامه ریزی کنم قبلش خونه ما باشه که موقع انتقال بره جای دیگه.
. ازینورم بابام این چند روز قراره بیاد و آنژیو کنه. خیییییلی ذهنم مشغوله. ممنون میشم برام دعا کنین.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز