من کاملا همون چند ماه پیش که زنگ زده بودم این موضوع رو فراموش کردم
تا وقتی که خودشون بهم زنگ زدند
انگار هوایی شدم
سلام بچه ها.شبتون بخیر.
یه چیزی خیلی ذهن منو درگیر کرده.گفتم با شما مشورت کنم.ببینید من ۳۰ سالمه.چهارسال پیش آی وی اف کردم و الان دخترم سه سال و سه ماهشه.و خیلی شیطونه خیلی خیلی شیطونه.یعنی هرکی میبینتش میگه ما بچه ای به این شیطونی تا حالا ندیدیم.انقدر اذیت میکنه که دلم نمیخواد از خونه برم بیرون،شاید باورتون نشه بعضی وقتا از اینکه صبح شده و یه روز ذیگه قراره شروع بشه دلم میگیره از بس اذیتم میکنه.یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید.
امسال قصد کردم دوباره وارد سیکل انتقال جنین فریز بشم.و یه سری مراحلشم رفتم.اما گاهی اوقات میگم اگه مثبت بشه اصلا از پسش برویام یا نه؟؟؟؟با این بچه چیکار کنم تو شهر غریب؟؟؟از اون طرف هم بچم تنهاست،دلم میسوزه،میگم اگه همراه داشته باشه شاید کمتر اذیت منه و آرومتر بشه.
از طرفی هم سنن دیگه بالاست،ما آی وی افیها هم که هرچی زودتر اقدام کنیم بهتره.
حالا شما جای من،اگه بودین وارد سیکل انتقال میشدین؟؟؟؟یا میذاشتین این بچتون لااقل یکم عاقل بشه؟؟؟؟
اگر حتما دوست داری یکی دیگه داشته باشی انجام بده ولی اگر میتونی دخترت رو بذار مهدکودک
هم برای رشد شخصیتی و یاد گرفتن نظمش برای خودش خوبه و هم خودت یک کم وقت پیدا میکنی.
میره اونجا انرژیشو خالی میکنه و تو خونه خوش اخلاقتر میشه
من توی این شهر غریبم.شوهرمم شش صبح میره اکثرا تا هفت شب،منم و این بچه.که صبح زودتر از من بیدار میشه و شب دیرتر از من میخوابه و یه ریز اذیت میکنه و حرف میزنه و جیغ و داد.از کثیف کاریا و وسایل به هم ریختناشم که نگم.
ولی هیچکس آدمو درک نمیکنه،هیچکس.من گاهی اوقات انقدر اذیت میشم که میشینم گریه میکنم.
اما وقتی برای مامانم یه ذره درد دل میکنم،فقط ازش توقع یکم درک شدن دارم.اما اون همش میگه داری ناشکری میکنی،هنوز بچه بد ندیدی.
در صورتیکه با وجود تمااااام این سختیا روزی صد هزاربار میگم شیطونه ولی خداروشکر که هست،خداروشکر که سالمه.
اما خیلی دلم میخواد درک بشم لااقل
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز