سلام دوستان
ان شاءالله حال تک تکتون خوب باشه و امشب حاجت روا بشید .
ببخشید تک تک اسم نمیبرم.
ممنون از دوستان که وقت گذاشتند و پیام دادند.
من چون حال روحیم خوب نبود دیگه پاسخ ندادم اون روز به پیام هاتون، فرداش هم با مامانم الکی دعوا کردم
باز عذاب وجدان این هم اضافه شد، فرداش از دلش دراوردم .
دیروز رفتم سونو گرافی و نوار قلب جنین گرفتن، الحمدالله حالش خوبه، فقط وزنش نسبت به قبل پیشرفت خوبی نداشته که متأسفانه علتش دندان درد بی موقع من هست در دو طرف صورتم که دکتر اجازه نداد درست کنم با ژل بیحسش میکنم اما موقت هست .
ولی باز الحمدالله که حالش خوبه،
دخترا تو این شرایط خونم مورچه اومده از این قهوه ای ریزها، الان چند روزه در حال سم پاشی نقاط مختلف هستیم
روز اول زدیم فکر کردم دیگه راحت شدم ، بعد از دو روز دیدم تو اشپزخانه روی تخت تو اتاق دم در مجدد هستند
باز مجدد سم پاشی کردیم کم کم
بدلیل بوش که برای من ضرر نداشته باشه،همسرم کم کم سم پاشی میکنه.
امروز هم خودم سم زدم جند جایی که قبلا دیدم
🤣🤣🤣🤣🤣🤔🤔🤔😅🤒🤒🤒
به همسرم میگم واقعا من با این اعصابم و فشار ها و شرایطی که الان داریم، علت مورچه اومدن چی بود دیگه
خواست خدا چی بود که مورچه بیاد.
من هم کلا از مورچه و ... ترس عجیبی دارم بطوری که از ترس فقط جیغ میکشم .