سلام عزیز دلم آخ که دلم برات خون شد پیامی که نوشته بودی رو دیشب تازه خوندم دیشب خیلی خواستم جواب بدم ولی سایت مشکل داشت و پیامم نمیومد، میدونم چندروزی الان گذشته و من دیر پیامتونو دیدم
درد دلتو نوشته بودی گلم و گفته بودی چرپ وپرت میگم و ناشکری میکنم خواستم بگم خواهر عزیزم ما همه اینجا اکثرمون کم وزیاد این شرایط رو گذروندیم برا همین کامل درکت میکنیم طبیعیه اینطوری بگی شرایط توام که واقعا شوکه کنندست ولی گلم فقط امیدت بخدا باشه ، گریه کن سوگواری کن خودتو خالی کن نذار چیزی تو دلت بمونه ، البته الان چند روزی گذشته و دلت یکم آروم تر شده باشه من دیر پیاماتونو دیدم
خلاصه عزیز دلم این روزهام میگذره و به امید خدا باز روزای شیرین بارداری رو به بهترین وجه تجربه میکنی.
منم دیشب خیلی حالم بد بود روز ۱۱ انتقالم بود و میگفتم باز اینبارهم منفی میشم تا صبح نخوابیدم سردرد وحشتناک داشتم دیگه به اصرار شوهرم بی بی زدم و مثبت بودم حال اون موقع ام رو نمیتونم توصیف کنم گریه ام بند نمیومد با تمام وجود باز این لحظه رو برا شما و همه چشم انتظارها از خدا میخوام.
هرچند الان اول راهم و ممکنه باز مثل قبلی ها سقط بشه ولی اینبار با دفعات قبل فرق داره و دیگه کاری نبوده که نکنم تا نتیجه بگیرم.
عزیز دلم میدونم دلت خیلی شکسته ولی با دل شکسته ات برام دعا کن که ایندفعه برام بمونه چون ی جورایی آخرین فرصتمه.
همه دوستان ببخشین خیلی حرف زدم .