2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047243 بازدید | 684582 پست
عزیزم موفق باشی عزیزم 😍😍منم بغض گلومو گرفت با حرفات  امیدوارم هرچه زودتر ی نی نی خوشکل و سال ...

عزیزم منم مثل شما بودم همسرم از اول حتی قبل از اینکه بفهمیم مشکل داریم میگفت تا این بچه های بی سرپرست هستن چرا بچه بیاریم خودمون یکی از این بچه ها رو به آرزوهاش برسونیم واسش زندگی بشیم اونم زندگی ما بشه ولی من مخالفت کردم تا اینکه سه بار ای وی اف و دوتا سقط داشتم چند روز پیش دوستمو دیدم که دوتا گربه داشت چنان عشقی به این دوتا گربه داشت و قربون صدقشون میرفت و توی لبشون رو بوس میکرد که واسم عحیب بود گفتم وقتی یه نفر گربه رو میتونه اینقدر دوس داشته باشه پس ببخشید عذر میخوام بی ادبی که مقایسه کنم قطعا ما بچه ای که بیاریم هزاران هزار برابر بیشتر دوس داریم همون فرداش به همسرم گفتم ثبت نام کنه اونم فورا از خدا خواسته ثبت نام کرد حالا هر روز خودم از همسرم میپرسم چی شد زنگ نزدن از بهزیستی

شبهای هجر گذراندیمو زنده ایم هنوز ...مارا به سخت جانی خود چنین گمان نبود 
به منم همینو گفت  ولی من خیییلی پیگیر بودم تازه کارای قانونیش که تموم شد گفت شش ماه زمان میبره ...

میشه واسه منم دعا کنی یه نوزاد کوچولو ناز قسمتم بشه منم نوزاد خیلی کوچولو دوس دارم 


شبهای هجر گذراندیمو زنده ایم هنوز ...مارا به سخت جانی خود چنین گمان نبود 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام دوستای گلم انشالله که به امید خدا حال دل همتون خوب باشه ❤️❤️دوستای گلم کسی خبری از زینبی داره؟خیلی دلتنگشم پیام هم دادم اما موفق نشدم باهاشون صحبت کنم هرکس خبری ازشون داره ممنون میشم به منم اطلاع بده🌹🌹🌹

@زینبی_بابا    

وای میفهمم چی میگی من عروس اولم نوه ندارن انقد میترسم اونا ازدواج کنن بچه بیارن 🥺 باز خوبه کوچیکن ...

اره خیلی خوبن خداروشکر ولی قضیه من تا تو فرق میکنه مادرشوهر و پدرشوهرمن جونشونو میدن واسه نوه هاشون حالا من ی غریبه رو میبرم انتظار دارم اندازه عزیزکرده هاشون دوسش داشته باشن

ک بنظرخودم غیر ممکنه 😔تا این حد ومن بکمتر هم راضی نمیشم

ولی تو میشه اولین نوه (نوه ارشد)چون تاحالا نداشتن خیلی دوسش میدارن کسی هم بعدش بیاد بچه تو جایگاه خودشو بدست اورده

عزیزم منم مثل شما بودم همسرم از اول حتی قبل از اینکه بفهمیم مشکل داریم میگفت تا این بچه های بی سرپرس ...

فک میکردم فقط منو فاطمه جان ب این موضوع فکر میکنیم 

منم شوهرم دقیقا همین حرفارو میزنه 

امیدوارم  بهمین زودیا شماهم ی نوزاد سالم و سلامت گیرتون بیاد

طوطیا جان این مدت ک تنها تو شهر غریبم این حس غمنگیز گریبان گیرم شده همش بغض گلومو گرفته همش گلایه میکنم ب خداوند بهش قور میزنم میگم‌ یکی مث خواهرشوهرم بچه نمیخواست چرابجا اون ندادیش بمن چرا خودت دلت برا بی کسی و غریبیم برحم نمیاد خودت ک میبینی هیچ خوشی ندیدم ازین زندگی لعنتی همش ی جایی حسرت بدلم میزاره خیلی باحسرت ب بچه ها نگاه میکنم فقط شوهرم نگاهامو میخونه بنده خدا میدونم اونم اذیت میشه ولی جلو کسی ب رو خودمون نمیاریم

باید بلاخره ی راهیو انتخاب کنم و ادامه بدم هرچند همسرم دیگه مخالفه ivf

نه اقوام تقریبا میدونن  ولی دوستان و اشنایان نه چیزی نمیدونن یا اگرم میدونن دیگه کسی نپرسیده ه ...

من خیلی نگران این موضوع هستم

که اسیب ببینه بعد فهمیدنش

اگه بهش نگیم چی؟ پیآمد بدی داره؟

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

سلام دوستان گل امیدوارم خوب باشید یه سوال داشتم من روز هفتم انتقال جنین هستم نوک سینم برجسته شده. آیا بخاطر آمپول های پروژسترون میتونه باشه؟یا ربطی به پروژسترون نداره و علایم بارداریمه؟ 

میشه واسه منم دعا کنی یه نوزاد کوچولو ناز قسمتم بشه منم نوزاد خیلی کوچولو دوس دارم 

الهی قربونت برم عزیزکم 🥺🫂

برای حاجت دلت آیت الکرسی میخونم انشالله بهترین ها برات رقم بخوره 🫶😘

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

اره خیلی خوبن خداروشکر ولی قضیه من تا تو فرق میکنه مادرشوهر و پدرشوهرمن جونشونو میدن واسه نوه هاشون ...

الهی بهترین ها برات رقم بخوره عزیزم

میفهمم چی میگی 

خدا به دلت نگاه کنه عشقم 😍♥️

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

[QUOTE=299163384]ندیدمش مثل روانیا تصورش میکنم 🤪😂[/QUOTEبلانسبت شما ادم همیشه خودشو تو موقعیت و ز ...

😘😘😘

از وقتی بهار جون گفته دو ماهه دادن بهمون عجلم 

بیشتر شده 🥺😍

الانم تو راه مشهدم با چه عذابی 😁🥲 پدرم در اومده ولی بخاطر کوچولوم تحمل میکنم که کارام زود اوکی بشه

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

بچه ها جون اگر مشکل ایمنی یا انعقادی نباشه هم آنوکسا و پردنیزول رو میدن تو سیکل انتقال؟ یا بستگی به نظر دکتر داره؟!


فاکتور ایمنی تو آزمایش خون کدوم میشه؟تعداد لنفوسیت ها ملاک هست؟


و اینکه آیا اس دی اف باعث خونرسانی به رحم میشه؟کسی برای خونرسانی رحم قبل انتقال استفاده کرده؟؟

سلام عزیزم من یک ماه پیش ازمایش دادم یک بود که دکترغدد گفت مثل قبل داروتو ادامه بده من سه روز درهفته ...

اوکی عزیزم ،نمیدونم چرا برا من انقدر رفته بالا،قرص خارجی میخوری یا ایرانی عزیزم؟من خارجی میخورم تاریخ هم داره ،حالا باید صبر کنم دوباره ازمایش بدم ببینم با روزی یکی و نصفی بهتر میشه یا نه

دخترا تعبیر خواب بلدین؟ من دوتا خواب پشت سر هم دیدم مطمئنم بهم ربط دارن ولی خودم سر در نمیارم

بعد من الکی خواب نمی‌بینم هر وقت دیدم طبق تعبیرش برام اتفاق افتاده...


یکشنبه خواب دیدم عروسی پسر عممه ولی من تو حیاط تالار بودم با پدر داماد و زن داداش داماد


اول خوابم یه میز دراز تو حیاط بود روش لوازم ارایشی بود من هر کدوم رو میخواستم بردارم غیب میشد رفته رفته کل لوازم ارایش با میزش محو شد


بعد لب پنجره یه دکوری قشنگ بود از بیرون تو همون حیاط من جذبش شدم تو خیالم بود که بدزدمش تو همون عالم خواب با خودم میگفتم نه برش ندار اون دنیا باید جواب پس بدی بعد به پدر داماد نشونش دادم گفتم میشه اینو بردارم ( دکوری برای تالار بود) پدر داماد بهم گفت نه بدش من خودم برش میدارم


همون تایم بغل پنجره یه در بود که آشپزخانه تالار بود غذا اوردن شوهر عمم بهم داد گفت زود بخور کسی نبینه

تو خوابم روز بود شب نبود

دیگه یادم نمیاد خوردم یا نه 


            ــــــــــــــــــ🌝🌛ــــــــــــــــــــ


سه شنبه خواب دیدم خونه ی مادر شوهرمم داخل آشپزخانه برای خودم تو لیوان اب ریختم که بخورم


همون لحظه مادر شوهرم اومد آشپزخانه میخواست چیزی بهم بگه یهو غش کرد من جلوی زمین افتادنش رو گرفتم و با صدای بلند همسرم رو صدا کردم همون لحظه ام لیوان ابی ک دستم بود رو ریختم روش ک بهوش بیاد 


همینکه همسرم وارد آشپزخانه شد از خواب پریدم

               

                            ♥️♥️♥️♥️♥️


حس میکنم خدا میخواد از طریق این خوابا یه چیزی رو بهم بفهمونه ولی من متوجه نمیشم ( دیوونه نیستما ولی خب من خواب نمی‌بینم هر وقت خواب میبینم بعدش طبق خوابم یه چیزی میشه) حالا چه مثبت چه منفی

ببخشید طولانی شد

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

بله عزیزم  نه خودم نه همسرم مشکل بارداری نداریم

نه میخوام بدونم قبل انتقال مگه تعیین جنسیت نکردین؟ پس فدمول کروموزومیش در اومده که پسر بوده و مشکل نداشته. اگر اینجوره باید دکتر بیشتر اینبار دقت کنه شاید واقعا لازمه ایمنی انعقادی چک بشی. اگرچه بچه داری شما.یعنی ممکنه تازه اینجوری شده باشین؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز