2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045159 بازدید | 684431 پست
بله منطورم پچ استرادیول الان روز پنج انتقالم با تخمک اهدایی سابقه ۴ تا باداری طبیعی دارم که زیر ۳ ...

تو سونو ها خیلی نگران بودم که رحم سالم باشه منظورم ضخامتش طوری که سونوی اخر گفتم حتما دکتر یه دونه انتقال میده ولی خداروشکر دوتا جنین انتقال داد گفت جای خوبی تو رحم ات گذاشتم قسمتی از رحم که ضخامتش نسبت به بقیه قسمت های رحم ات بهتره دیگه توکل به خدا تا ببینم ده روز دیگه جواب ازمایشم چی میشه

شادی صدام کنید

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

شروین جان پریناتال تو شیردهی عالیه . منم استفاده میکردم ولی نه هر روز . من یه روز در میون میخوردم که ...

عزیزم

چیکار کنم سر پسرم از پشت صاف بشه

گاهی یه طرفی میشه

خیلی زود شکل میگیره

😉

بله منطورم پچ استرادیول الان روز پنج انتقالم با تخمک اهدایی سابقه ۴ تا باداری طبیعی دارم که زیر ۳ ...



ان شااله هر چی خیره برات پیش بیاد و با همین انتقال مامان بشی.

یعنی شما با تخمک خودت امتحان نکردی؟ شما که ۴ بار طبیعی باردار شدی، میتونستی با تخمک خودت امتحان کنی.

بله منطورم پچ استرادیول الان روز پنج انتقالم با تخمک اهدایی سابقه ۴ تا باداری طبیعی دارم که زیر ۳ ...

ان شالله هر چی صلاحته همون بشه و با همین انتقال مامان شی 

یعنی اصلا با تخمک خودت امتحان نکردی؟؟؟ میتونستی pgd انجام بدن و از سالم بودن جنین مطمعن بشن و انتقال بدن 

ان شااله هر چی خیره برات پیش بیاد و با همین انتقال مامان بشی. یعنی شما با تخمک خودت امتحان نکردی؟ ش ...

دکترم گفت با تخمک خودت ریسک.خیلی سال پیش سر یه پروسه درمان که توضیح اش خیلی مفصل رفته بودم تو سیکل ای وی لف که بعد از پانکچر فقط یه جنین تشکیل شد با این اوصاف ریسک انتقال با تخمک خودم خیلی بالا بود.ولی با تخمک اهدایی ۱۷ تا جنین تشکبل شد که ده تا جنین کیفیت خوبی داشت وفریز شد

.

شادی صدام کنید

یه توضیح کوچیک بدم:من بار اول ماه سوم بادار شدم

قلب نداشت سقط شد مجددا اقدام‌کردم به خاطر استرسی که اون روزا داشتم بادار نمی شدم حدودا هفت ماه دکتر هم نمی گفت خانم استرس داری نمیشه هر دفعه کلی دارو وامپول می داد بعد از هفت ماه اقدام فرستاد عکس رنگی وگفت دوتا لوله هات کاملا بسته است دنیا روی سرم خراب شد پیشنهاد ای وی اف داد بلاغاصله اصدام‌کردیم ولی تو پانکچر فقط یه جنین تشکیل شد اون همه برو وبیا وهزینه فقط واسه یه جنین یعنی اگه منفی می شد که شد من جنبن دیگه ای نداشتم واقعا با عقل جور در نمیاد وجور در نمی اومد ما هم تو این مسیر کم تجربه بودیم خلاصه انتقال داد ومنفی شد.یه ماه بعدش رفتم پیشش که دلیل منفی شدنم بدونم یه کم حرف زد بعد هم دوباره به بسته شدن لوله ها اشاره کرد که اسپرم نمی تونه به سمت تخمک حرکت کنه وبعدش گفت برو بعد از تعطیلات نوروز بیا دوباره ای وی اف کتیم یعنی دوباره از اول پانکچر واینا وجمله اخرش وقتی گفتم امیدی نیست بادار شم همون حرفی زد که حتما هممون برای یکبار هم که شده شنیدیم وداغون شدیم 

گفت برو دعا کن مگه خدا معجزه کنه طبیعی بادار شی واین در حالی بود که همون لحظه که جلوش نشسته بودم بادار بودم وخبر نداشتم

شادی صدام کنید

اومدم خونه با چه حالی بهمن ماه بود پری غقب افتاد تست دادم بادار بودم تازه کرونا اومده بود همه جا تعطیل شده بودم رفتم پیش یه دکتر تو شهرستان تقریبا مطمئن بودم به خاطر لوله هام خارج رحمی اما ساک باداری تو رحم بود مجددا قلب تشکیل نشد وسقط کردم بچه سختی که بماند.کمی که کرونا جا افتاد رفتم پیش دکترم وماجرای باداری گفتم تو چشمم نگاه نمی کرد از خجالت.دکترم عوض کردم رفتم یه دکتر دیگه دوباره ازمایش همین داستان ها بازم بادار شدم ولی اینم نموند دیگه جون سقط کردن نداشتم ۷۲ ساعت عین مرده افتادم روی تخت بی اب وغذا تا دوماه هم زندکی می کردم ولی زندگی نمی کردم با ساک ونطفه ای تو رحم که توان سقط کردن اش نداشتم اون دوتا قبلی با چه شرایطی که نگم براتون تو خونه طبیعی سقط کردم ولی این س‌می دریغ از یه لیوان زعفرون که بخورم 

شادی صدام کنید

خلاصه دی ماه وهنوز حال وهوای کرونا رفتیم بیمارستان باز فاکتور می گیرم می دونستم باید درد وبکشم من،خون ریزی من فقط هزینه وپروسه اداری بستری شدن وعوارض کورتاژ که دیواره رحم‌نازک کرد البته کورتاژ همیشه بد نیست بدتر از دردش شدت یرمایی بود که تخمل کردم یه سرمای وحشتناک تو تنم بود.کورتاژ شدم وشب اومدم خوته هیچ کس نمی دونست همسرم‌کارام کرد روز بعد رفت سرکار پاشدم یه قابلمه سوپ گذاشتم تا شب خوزدم واز فرداش برکشتم به زندگی بار چهارم رفتیم تهران دوباره زود بادار شدم ودوباره قلب تشکیل نشد اندفه به اندازه سه تای قبلی اذیت نشدم نسبتا زود با کمی فعالیت ودر نهلیت با دو لیوان دم کرده جعفری سقط شد جزییات نمیگم جزییاتش می کشه گاهی میگم خدا فقط بکو چرا؟

شادی صدام کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز