ای خداااااا، چقدر بی انصاف ....
من از همون روز اول هم رفت و آمد رو محدود کردم هم تماس تلفنی.
فقط برای مناسبتهای خاص یا خدای نکرده مریضی و اینا زنگ میزنم، ماهی یک بار هم میرم خونه مادرشوهرم اونا هم فقط واسه تولدها و عید نوروز یا حالا چی بشه میان خونمون ولی وقتی میان سنگ تموم میذارم. خونه خواهرشوهرم که فقط همون عید به عید میریم چون همسرم از دومادشون خوشش نمیاد 🤣 ولی وقتی پیش همیم نه حرفی هست نه حدیثی خوش و خرم میگذرونیم.
البته خواهر شوهرم یکم اهل حرف و حدیثه اما من اصلا دل به حرفاش نمیدم، حرفی هم میزنه میبینه من توجهی ندارم خودش کوتاه میاد دیگه، هیچ وقت هم هیچ بهانه ای دستشون ندادم که بتونن پشت سرم حرف بزنن 😁
ولی مثلا مریض میشن یا نیاز به کمک داشته باشن براشون غذا اینا میفرستم، مادرشوهرم کرونا گرفته بود دو هفته کامل یا از بیرون براش غذا فرستادم یا خودم درست کردم فرستادم، خواهرشوهرمم همینطور.
همسرمم از اول اینطوری عادت دادم که خودت هر روز برو مامانتو ببین اما با من کاری نداشته باش. 😁
دوری و دوستی، والااااااا 😜