من خودم دقیقا نمونه بارزم.....
فکر کن اون ماهی که باردار شدم فقط یکبار ن ز د ی ک ی داشتیم بدون قصد بارداری.....
اون ماه من کلی دارد خورده بودم چون عفونت داشتم.....
بیست روز بود داشتم ویزان میخوردم.....
روزی چند بار دخترم (11-12 کیلو بود) رو بلند میمردم تو روشویی میشستم.....
استراحت که دیگه حرفشم نزنم.....
اما بخواد بشه میشه.....
تازه هر جوری دلم خواسته بود خوابیده بودم.....
من وقتی شک کردم نکنه باردار بتام بالای 100هزار بود.....
روزی که آز دادم 6هفته و 4-5 روزه بودم.....
یعنی تورو خدا آنقدر به خودتون استرس ندین.....
به خدا همین زندگی عادی با ریتم آروم خودش خیلیه.....
تازه ماهای پایین اصلا فرق نمیکنه چطور بخوابیم.....
جنین بزرگتر بشه اصلا خودتون نخواهی تونست نه رو شکم بخوابین نه به پشت.....
عزیزم مورفولوژی یعنی شکل و ظاهر.....
مورفولوژی اسپرم هم یعنی شکل اسپرم و ظاهرش مد نظره....
خوب بی تاثیر نیست عزیزم....
برا همسر منم بین صفر و یک نوسان داشت.....
یه کوچولو همسرت تغذیش رو رعایت کنه و مناسب طبعش بخوره و خنک نگاهداشتن ب ی ض ه ها وجدی بگیره و شلوار و لباس زیر تنگ نپوشه بهتر میشه.....
عزیزم دکتر اگه تو سونوها ببینه شرابگیطت مناسب نیست انتقال نمیده.....
وگرنه بعضی لک بینی ها رو میتونم با دارو کنترل کنن.....
مثلا من با خوردن ال دی مثلا 7-8 تا مونده تموم بشه به لک بینی افتادم.....
دکتر بهم گفت با 7-8 تا ی بقیه ال دی ها استروژن کنژوگه 1/25 بخورم بعد همون سیکل پانکچر شدم و انتقال دادم و + هم شدم.....
منظورم اینه اگه شرایط قابل کنترل و مساعد نباشه انتقال نمیدن....
والا من احتیاطا نمیخوردم.....
البته یادمه یه بار برا بچه هام از دکترشون پرسیدم قبل دوسالگیشون بهم گفت والا چون نمیشه دقیق فهمید سل چی به چیه و از چیه و.... ممکنه حساسیت بده و....
منم ریسک نکردم.....
جدیدا گاها یه کوچولو بهشون میدم اما پسرم سریع بعد خوردن میسوزه منم حس میکنم گرمی زیاد براش خوب نیست....
حتی خرما هم میخوره اینطوری میشه.....
جالبه الان دیگه سریع میگه مامان اوف شدم خرما خوردم.....
چک میکنم میبینم راست میگه باز پی پیش سوزونددش......
خخخخخخخ...
دوکی کوشولو شده برا خودش.....
احتمالا به باباش کشبده همسرمم طبعش گرمه و گرمی زیاد اذیتش میکنه....
والا بستگی با شرایطت داره مد بودم ریسک نمیکردم....
از دکتر و مرکزت دور بشی.....
شرایط اورژانسی پیش بیاد دسترسی نداری بهشون.....
باز خودت سبک سنگین کن.....
من اون زمان استراحت مطلق بودم بهم اجازه نداد.....
اما سر پسرم تقریبا دو ماهه باردار بودم رفتم اما خوب تو راه همش نگهداشت همسرم پیاده شدم قدم زدم....
این قضیه لباس نوزادم باید تند تند بگیم هی یادآوری کنیم برا مامانایی که زایمان کردن یا زایمان شون نزدیکه.....
خواهشا بچه هارو زیاد لباس نپوشونین.....
درصد عمده بی قراراشون برا لباس هست.....
دمای بالای 27 عملا بچه باید لخت باشه با پوشک که من تو این دما فقط بادی رکابی میپوشوندم.....
حتی تو زمستون.....
چون معمولا دمای همه جای خونمون رو 27 درجه هست....
بین 25-26 فقط یه لایه نخی یعنی متلا بلوز شلوار نخی زیر دکه بدون کلاه....
زیر 25 باشه دو لایه نخی یعنی یه بلوز شلوار روشن یه سرهمی نخی با کلاه.....
من یادمه روزای اول دخترمو خیلی لباش پوشوندن هم گریه میکرد بیقراری میکرد.....
با اینکه دکترم گفته بود این قانون لباس رو ولی مامانا کوتاه نمی‌اومد و میگفتن ذات الریه میکنه و....
حتی یادمه وقتی میرفتیم مطب دکتر فرسار همون وارد که میشدین باید لباس بچه هارو در می‌آوردیم که دمای بدنشون برای معاینه آماده بشه.....
مامانا همش غر میزدن....
خلاصه یه بار دکتر بهشون گفت بعد اومدیم خونه بعد همون لباسش رو کم کردیم اصلا دیگه مگه دخترم گریه میکرد؟؟؟؟
آنقدر آروم شد باورم نمیشد.....
دیگه از اون موع عملا هر چی لباس آستین دار و شلوار خریده بودم رو دستم موندن.....
فقط برا بیرون به درد میخوردن....
وگرنه تو خونه فقط همون بادی رکابی استفاده کردم....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز