2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045186 بازدید | 684433 پست
آره منم 🤭. مجبور شدم یه سر برم خونه مادرشوهرم، هوام گرم اما چنان بافتی پوشیده بودم که معلوم نشه. &n ...

لیلا جان هنوز بهشون نگفتی عزیزم ؟الان چند ماهته ؟خانواده خودت میدونن ؟

دست هایم به آرزوهایم نرسید! آنها بسیار دورند...اما درخت سبز صبرم میگوید... امیدی هست... دعایی هست...خدایی هست...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



به سلامتی عزیزم. خوبه که. من طاقت ندارم برم آنومالی. ایشالا این خوان هم بخیر میگذره برا هممون. راستی ...

قربونت، آره تقریبا شکمم معلوم شده اینم بگما خودمم از قبل داشتم😅

آخه میگن زود بری ممکنه چیزاش خوب تشکیل نشده باشه منتها میترسم دیرتر برم دکترم بگه چرا دیر رفتی😕

فقط 12 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خدا اگر بخواهد غیرممکن، ممکن می شود ... خدایا شکرت ...
لیلا جان هنوز بهشون نگفتی عزیزم ؟الان چند ماهته ؟خانواده خودت میدونن ؟

عزیزم ۴ ماهه. خواهرام میدونن.اونور اما نمیخوایم الان بدونن. بیشتر هم بخاطر دوتا جاریم‌. آخه مادرشوهرم و خواهرشوهرم نمیتونن حرف رو نگهدارن. همسرمم میگه ماه شش و هفت بگیم. کرونا هم هست رفت و آمدی نداریم که ببینن و بفهمن. پنجشنبه هم مجبور شدیم بریم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

بچه ها من روز چهار انتقالم ولی خیلی ناامیدم چون همون روز اول انتقال لخته خون کوچولو دیدم حس میکنم جنین دفع شد. چون دیگه هیچی ندیدم

کسی بود مثبت اینجوری

یه صلوات مهمونم کنید
عزیزم ۴ ماهه. خواهرام میدونن.اونور اما نمیخوایم الان بدونن. بیشتر هم بخاطر دوتا جاریم‌. آخه مادرشوهر ...

بسلامتی عزیزم ،بهتره اتفاقا کمتر انتظار میکشن تا زایمان،منم دوست ندارم کسی بفهمه حتی خانواده خودم ،ولی خوب از همون روز انتقال همه در جریان قرار میگیرن چون نزدیک هم هستیم 😂😂😂

دست هایم به آرزوهایم نرسید! آنها بسیار دورند...اما درخت سبز صبرم میگوید... امیدی هست... دعایی هست...خدایی هست...
بچه ها من روز چهار انتقالم ولی خیلی ناامیدم چون همون روز اول انتقال لخته خون کوچولو دیدم حس میکنم جن ...

روز اول انتقال که میگن به خاطر اون دستگاه معاینه ممکنه خون بیاد🤔

فندق مامان و بابا بی صبرانه منتظر دیدنت هستیم.این انتظار برای من و بابایی شیرین ترین انتظاره...پس محکم بچسب تو دل مامانی تا به موقع صحیح و سالم بیای تو بغلمون عشق مامان و بابا🧡😍
بچه ها من روز چهار انتقالم ولی خیلی ناامیدم چون همون روز اول انتقال لخته خون کوچولو دیدم حس میکنم جن ...

نگران نباش ،اون به خاطر اسپکولوم هست ،منم الان پاپ اسمیر انجام دادم ،یه لخته کوچیک داشتم با لکه بینی

دست هایم به آرزوهایم نرسید! آنها بسیار دورند...اما درخت سبز صبرم میگوید... امیدی هست... دعایی هست...خدایی هست...
نگران نباش ،اون به خاطر اسپکولوم هست ،منم الان پاپ اسمیر انجام دادم ،یه لخته کوچیک داشتم با لکه بینی

خیلی درد داره ؟ من از این قسمتش خیلی میترسمم😐🤐

فندق مامان و بابا بی صبرانه منتظر دیدنت هستیم.این انتظار برای من و بابایی شیرین ترین انتظاره...پس محکم بچسب تو دل مامانی تا به موقع صحیح و سالم بیای تو بغلمون عشق مامان و بابا🧡😍
قربونت، آره تقریبا شکمم معلوم شده اینم بگما خودمم از قبل داشتم😅 آخه میگن زود بری ممکنه چیزاش خوب ت ...

نه بابا همه چیش تشکیل شده. انشالله میری و کیفش رو میبری حسابی. آخه من بعضی هارو دیده بودم که تا ماه پنجم ششم اصلا شکم نداشتن، فکر کردم زود شکم آوردم. من به خدا بعضیا رو دیدم هفت ماهه حامله تو عروسیا کردی میرقصیدن، حالا من با کلی سلام و صلوات تکون میخورم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
خیلی درد داره ؟ من از این قسمتش خیلی میترسمم😐🤐

نه نگران نباش 😃درد زیادی نداره

دست هایم به آرزوهایم نرسید! آنها بسیار دورند...اما درخت سبز صبرم میگوید... امیدی هست... دعایی هست...خدایی هست...
بسلامتی عزیزم ،بهتره اتفاقا کمتر انتظار میکشن تا زایمان،منم دوست ندارم کسی بفهمه حتی خانواده خودم ،و ...

فدااات عزیزم سلامت باشی. آره وقتی نزدیکی هیچ کاریش نمیشه کرد. به خواهرامم مجبور شدیم بگیم. آخه همیشه تو خونمون هرکار اداری پیش میومد من پیگیری میکردم و دنبالش میرفتم حالا مربوط به هر کدوم از خواهر برادرام هم که بود. دیگه بخاطر کرونا گفتیم بگیم که دلخوری پیش نیاد اگه کاری داشتن نرفتم. وگرنه خواهرای خودمم ترجیحم این بود همون ماه شش و هفت بگم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز