اره درکت میکنم کاملا...
پیشنهاد تنها رفتن از طرف شما نباشه و یک جورایی ترغیب کن باهات بیاد مثلا بگو امروز اولین روزه میخوام برم راه و چاه رو بلد نیستم با من بیا روز دوم یک بهانه ایی و..بلاخره خودش میاددتا اخر..
همسر من هم اوایل خیلی پکر بود بابت این قضیه ولی یکی دوباری که اومد و زوج ها رو دید از هر گروه سنی و با هر پوششی و تیپی و از هر شهری متوجه شد این مشکل منحصر به ما نیست و بعد اون خداروشکر خییلی همراه شد بامن..
رفتی و برگشتی از وضعیت ززوجهایی که بدتر از موقعیت شما هستند تعریف کن و..
به من گفتن تخمک هات خیلی ضعیفه تو جلسات اول بود که از مطب برمیگشتم میگفتم واای فلانی ندیدی بببینی یک خانمه بود ۲۱ ساله یائسگی زودرس داشت و بهش تخمک اهدایی پیشنهاد دادن بیچاره تازه عروس بود و یا فلانی شوهرش ۲۶ ساله بود و آزواسپرم پیشنهاد جنین اهدایی، فلانیمهندس فلان بود و این مشکل، فلانی رئیس شرکت فلان بود و با فلان مشکل..
همه رو هم واقعی میگفتم ولی یک جورایی القا کردم که ما وضعمون خیلی بهتر از بقیه است و ..
یک کم از لحاظ روحی همسرتون رو اماده کنید اونا دنیاشون کوچیکه مردها از مشکلاتشون پیش هم صحبت نمیکنند و متاسفانه خانواده ها هم عادی سازی نمیکنند مساله ناباروری رو و بیشتر ناخواسته اذیت میکنند و تحت فشار میگذارند پسراشون رو برا بارداری،مردای دوروبرشون میبینند که یک سال بعد عروسی بچه دارشدند فک میکنند همه عادی هستند و خودش و همسرش غیر عادی رفتن به این مراکز و دیدن این همه تکاپوی زوج ها روحیه شون رو قوی میکنه..
خداشاهده اگه من کمی فقط کمی روحیه ام رو میباختم تو این مساله همون اوایل مشکلات، کارمون به طلاق میکشید.قوی باش و همسرت رو هم اروم اروم قوی کن
توکل کن به خدا باهمسرت هم همدل باش و درکش کن ولی اصصلا از خودت غافل نشو و ناامید نباش بلاخره این روزها هم میگذره همینطور که بر ما هم گذشت 🌹🌹🌹