2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046064 بازدید | 684498 پست
هم خود دکترم سونوم کرد هم فرستادم یه سونوگرافی معتبر!اونجاهم گفتن ضربان نداره و یه هفته س متوقف شده ...

آزمایش انعقادی داده بودی قبل میکرو؟ درسته که شوهرم ضعیف هست ولی بعد از هشت سال دکتر بهم گفت یه ماه قبل از انتقال آسپرین شروع کن و من دقیقا همین ماه باردار شدم الانم گفت اصلا قطعش نکن، فکر میکنم علاوه بر ضعیف بودن همسر خودم هم مشکل انعقادی دارم احتمالا! الان میبینم که حق با دوستای با تحربه گروه هست قبل از میکرو آزمایش های انعقادی و ایمنی خیلی به درد بخور هست گرچه دکترا مقاومت میکنن، منم دوتا آی یوآی و یه میکرو ناموفق داشتم!

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ماهک جون سلام.خوبی.من نرفتم صفحات قبلو بخونم ...چرا فروردین؟مگه خدای نکرده منفی شدی؟؟؟

اره عزیزممم متاسفانه ولی حتما حکمتی بوده 

خوبی؟ تو کی میری برای انتقال؟

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود
نمیدونم فعلابحثمون شده همسرم میگه دیگه بسه نمیخوای جداشو

ای بابا تو بحث همیشه حرفای اینطوری هست توم‌خودت و ناراحت نکن به اونم فشار نیار بیخیال فعلا که مراکزم‌بستن زندگی تو بکن تا بعد عید ایشالاااا 

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود
ای بابا تو بحث همیشه حرفای اینطوری هست توم‌خودت و ناراحت نکن به اونم فشار نیار بیخیال فعلا که مراکزم ...

چی بگم خیلی ناراحت شدم ازش گریه میکنم اروم نمیشم من به محبت نیازداشتم نه اینها

چی بگم خیلی ناراحت شدم ازش گریه میکنم اروم نمیشم من به محبت نیازداشتم نه اینها

اره درست میگی عزیزمم اشکال نداره شاید فشار روشه و زندگی همینه تو خودت و ناراحت نکن در ارامش بهش بگو من نیاز به محبت داشتم ولی فعلا بی حیال شو مواظب تغذیت باش ایشالا بعد عید شروع کن باید پانکچر بشی یا جنین داری؟ 

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود
اره درست میگی عزیزمم اشکال نداره شاید فشار روشه و زندگی همینه تو خودت و ناراحت نکن در ارامش بهش بگو ...

نه باباچه جنینی همون یدونه بود بایدازاول شروع بکنم.رفتم دکترکلی داروتقویتی دادن

سلام عزیزم.ایشالا که هردوتاشون رو باشادی و سلامتی بغل کنی.نگران نباش خدا نگهدارشونه.منم خوبم.دارم آم ...

ممنون.

شکر خدا.

طبق تجربه ، انگار انتقالای نیمه اول ، مخصوصا تو تهران ، موفقیت آمیز تره‌.

ان شاالله بهترین نتیجه ای ک میخواین رو میگیرین.

دلت به ره قوی دار ، رسیده وقت ایثار
نه باباچه جنینی همون یدونه بود بایدازاول شروع بکنم.رفتم دکترکلی داروتقویتی دادن

خوبه بخور به شوهرتم زیاد پرتقال و میوه بده بخوره ایشالا اندفعه جنینای بیشتری برات میشه عزیزم خودت و ناراحت نکن

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود
ممنون. شکر خدا. طبق تجربه ، انگار انتقالای نیمه اول ، مخصوصا تو تهران ، موفقیت آمیز تره‌. ان شاال ...

عزیزم شما روزای بعد از انتقالتون قبل از آزمایش علائمی هم داشتین؟ 

نه باباچه جنینی همون یدونه بود بایدازاول شروع بکنم.رفتم دکترکلی داروتقویتی دادن

خودتو ناراحت نکن مهربونم حتما حکمتی توش بوده از همسریتم ناراحت نشو مردا تحملشون تو سختیا از خانما کمتره به هر حال اونم فشار روشه تو باید روحیه تو خوب نگه داری

خدا رو چه دیدی شاید این دفعه طبیعی مامان شدی

مامانی؟؟ همه بودو نبودم..دورت بگردم..زود بیا تو دلم که بد جور منتظرتیم.. خدایا همه رو به آرزوهای قشنگشون برسون،خونه مارو هم نذار سوتو کور بمونه..میشه واسه شاد شدن دل همه مامانای منتظر صلوات بفرستین
خودتو ناراحت نکن مهربونم حتما حکمتی توش بوده از همسریتم ناراحت نشو مردا تحملشون تو سختیا از خانما کم ...

چی بگم ولی کاش یکم درکشون بیشتربشه .

دست گل همتون دردنکنه یکم دلداریم دادین بهترشدم داشتم گریه میکردم

خوبه بخور به شوهرتم زیاد پرتقال و میوه بده بخوره ایشالا اندفعه جنینای بیشتری برات میشه عزیزم خودت و ...

ایشالله ممنون عزیزم دعاکن حالاراضی بشه برای دفعه بعدی.

ایشالله بعدعیدمامان شدی خبرخوشش روبه منم میدی.ازرژیمت چه خبر؟میگیری؟ورزش میکنی؟؟

سلام دوستای عزیزم،،باخدا قرار گذاشته بودم مادر بشم بیامو تجربیاتمو براتون بگم شاید تلنگری شد مال ینفر،،،بعد از هفت سال زندگی مشترک منم به لطف خدای بزرگم باردارشدم،فقط ازتون میخوااام امیدتونو از دست ندین از ته دل ازخدا بخواهین،راستش من خیلی بااعتقاد نبودم اهل نماز و دعاهم نبودم،،وفتی برای اولین بار آی یو آیم منفی شد افسرده شدم منی که تو خوشی غرق بودم و همیشه اکتیو بودم قبلا،،روزی ۱۰ ساعت گریه میگم جوری که حتی آشپزی ام نمیکردم باهمسرمم حرف نمیزدم دیگ،،یادمه برای اولین بار دو رکعت نماز خوندم وسط روز انقدر گریه گردم توبه کردم از گناهایی که فقط خودم و خدا میدونستیم از اون روز نمازمو اول وقت خوندم،ادمی شدم که هرکسی میدید تعجب میکرد،من توحال و هوای خودم بودم باخدام دعا میخوندم انواع چله ها رو نذر کردم خودم،توی یک ماه قران و ختم کردم،روحیه ام برگشت،،زندگیمو خدا نجاات داد،درمانمو شروع کردم فهمیدم همیشه راهی هست که ما نرفتیم خدا خیلی مهربونه بدونید اگه بهتون بچه نداده منتظره برگردین پیشش،،تا میتونین استغفار بگین خیلی مجربه برای بارداری من شاید روزی ۴۰۰۰هزارتا میفرستادم،بعد از اولین میکرو به لطف خدای بزرگم باردارم و مدیون دعاهاو ذکرهایی ام که میکردم،البته ناگفته نماند همراهی و همیاری همسرمم بود که واقعا درکم میکرد تو هرشرایطی،خلاصه که جانزنید بجنگین به هرقیمتی بدونید خدا اگه آرزوشو به دلتون انداخته حتما بهتون میده،یسری دعاهاهم هست که من توهمین تاپیک که ی خانوم دیگه گذاشته بود اینجا من تواوج ناامیدی هام دیدم و عمل کردم بهشون باجون ودلم،والان همینجا ازشون ممنونم،اگه بتونم حتما میزارم براتون.ببخشید اگه سرتونو درد اوردم

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز