2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046591 بازدید | 684530 پست
عزیزم ان شاالله که مامان میشی به زودی گلم یادم نیست پرسیدم یا نه، تو مرکز ناباروری بررسی شدین؟  ...


بله. من کلينيک ناباروري مهر رشت تحت نظرم. و 9 دي عمل هيستروسکوپي کردم که گفتند مشکلي نداري. 2 هفته س ال دي ميخورم و اين هفته هم ميرم براي تزريق

او برایم بهترین ها را میخواهد

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نه خدا نکنه این چه حرفیه من خودمم مدام با این افکار کشتم خودمو برای هر چیزی دلیل قلب دارم که نکنه ...

پس اخه این درد واسه چیه ک حتی نمیتونم بشینم

منتظر بودم صدای قلبتو بشنوم مامان جون گوشی ب دست بودم ک لحظات قشنگ ضربانتو ثبت کنم اما نشد مامانم برام از خدا صبر بخواه... دلم برات تنگ شده مامانی تو که بودی همه چی خوب بود حالم خوب بود منتظرگذاشتی مادرتو
اگه خیلی شدیده یه سونو بده ضرر نداره از نگرانی درمیای

خیلی تاالان سونو دادم ولی شاید امروز برم واقعا

منتظر بودم صدای قلبتو بشنوم مامان جون گوشی ب دست بودم ک لحظات قشنگ ضربانتو ثبت کنم اما نشد مامانم برام از خدا صبر بخواه... دلم برات تنگ شده مامانی تو که بودی همه چی خوب بود حالم خوب بود منتظرگذاشتی مادرتو
شاید مال اون یکی جنیناس برا همون درد داری هنوز جذب نشدن

شایدم خونریزیم از دیروز خیلی کمتر شده

منتظر بودم صدای قلبتو بشنوم مامان جون گوشی ب دست بودم ک لحظات قشنگ ضربانتو ثبت کنم اما نشد مامانم برام از خدا صبر بخواه... دلم برات تنگ شده مامانی تو که بودی همه چی خوب بود حالم خوب بود منتظرگذاشتی مادرتو

سلام زینبی جون، به سلامتی، اطلاع دارم باردار هستین

انشالله زیر سایه عزیزان و پدر مادرش به ثمر برسه

پست شما و تیارام پشت هم بود اشتباها برای شما ارسال کردم (بعد که متوجه شدم نتونستنم پاک کنم)


سلام.ازمایش دادی عزیزم؟

سارا جون سلام گل پسرت خوبه 

داروهاي موقع انتقالت چيا بودن ؟ بعد يادمه اصلا استراحت نداشتي همش كمك مادرشوهرت بودي پله هم زياد استفاده كردي ؟ 

میدانی گاهی باید حتی بی دلیل شاد باشی  گاهی باید در هجوم مشکلات آرام ترین فرد زمین باشی امید همیشه هست و سختی ، بخشی گذرا از زندگی 🌷امیدت فقط به خدا باشد🌷
سلام عزیزم ممنونم که جوابمومیدی حتماتودعات میگیره چون یه طفل معصوم وپاک توشکمت داری,چه خوب حساس نشدی ...

حتما براتون دعا میکنم همیشه

نگران پله نباش منم میرفتم ولی آروم 

روال طبیعی بدنت رو تاکید می‌کنم حفظ کن و هر چی میلت کشید بخور

سعی کن پاهات یخ نکنن تو خونه، مثلا جوراب بپوش، اما اگر کلافه شدی در بیار

عزیزم دستشویی من هنوزم ایرانی یکی دوبار در طول روز میرم چون منم مثل شما رو فرنگی یبوست میگیرم و اون یکی تخلیه نمبشه🤭🤭🤭🤭

اون دو هفته انتقال هم کلا ایرانی رفتم


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز