عزیزم چه قدر سخت داره میگذره بهت😢😢😢😢 الان پیامت رو دیدم
کاش زودتر میدیم حداقل همدردی چیزی
اگه خودم منع بیرون رفتم نداشتم میومدم پیشت، تنهایی تحمل نکنی
آخه آدم که از فولاد نیست، مگه چه قدر جون داره که هم کلی دارو بگیری هم با هزار درد سر مثبت بشی آخرش خون ریزی شدید و بعدم هیچی از اون دو تا بچه که ضربان قلب داشتن نمونه...
اتفاقا اضطراب در اون حد که شما داشتی و اون نوع کتک زدن برات سم بوده، کلی آدرنالین تو خون آزاد میشه، خب معلومه قلب اون طفل معصوم که اون همه کوچیکه و خونریزی هم داشتی ولی میگفتن 70_80 در صد میمونه، چه توانی داشته واسه تحمل اون حجم آدرنالین و بقیه هورمونهای ناراحتی...
این همه ناباروری با علت نامشخص، معلومه به خاطر استرس هست، اگر نیست چرا بعد از ivf طبیعی حامله میشن...
چرا همه میگن استرس سمه... خب روی یک جنین اثر زیاد نداره ولی روی یک جنین ممکنه اثرات بد بذاره...
برات دعا میکنم زودتر همسرت متوجه اشتباهش بشه و بیاد پیشت از دلت در بیاره... دوباره با هم و کنار هم برید سراغ درمان و حتما هم جواب میگیرید
ای کاش بقیه متوجه دعواتون نمیشدن... دیگه نذارید بدترین دعواها رو کسی بفهمه جز خیانت و اعتیاد... که اونم اول مشاور باید بفهمه
پدر و مادرها احساسی هستن نمیتونن بی طرف باشن...
از ته دل دوست دارم آشتی کنین، حتی اگه الان ازش خیلی ناراحتی و شاید نفرت داری، کاملا قبول دارم خطا کرده، خیلی هم بزرگه ولی ادامه اش فقط لجبازیه... نه اون بچه ها برمیگردن نه چیزی فقط ادامه دادن گره رو کور میکنه
اگه راه برگردین سر خونه تون بعد حتما راجع بهش صحبت کنین حرفهای هم رو گوش بدین کامل بعد شک نکن ازت عذر خواهی میکنه...
شک نکن عذاب وجدان داره ولی جلوی خانواده ش غرورش بیشتر میشه و نمیاد اعتراف کنه
ان شاالله زودتر خبرهای خوب بدی عزیزم