عزیزم بله انوکسان داشتم....
البته خوب من دیر فهمیدم باردارم.....
وقتی فهمیدم که قلبم تشکیل شده بود از همون ویزیتم دیگه انوکسوپارین شروع شد....
پردنیزولون هم احتیاطا واسم نوشت اما فکر کنم لازم نبود چون ذات‌الریه کردن و قطع کردن دیگه هفته 9 برام....
بچه ها یه گندی خورد تو کل داستان که نمیدونید پدرشوهرم میره خونه به خواهرشوهرم میگه در مورد این عمل سرچ کن اونم بلند میگه عمل چی مادرشوهرم شروع میکنه شلوغ کاری و چه خبره و این ها و زنگ میزنه به شوهرم از اون طرف هم خواهرشوهرم زنگ میزنه با مامانم دعوا که چرا به بابام اینو گفتید و هول میکنه چرا به من نگفتید مامانم میگه به پدرتون ارتباط داشت به همون کسی هم که باید گفتم بعد خواهرشوهر زنگ زد به من من هم کل اخلاق این چند سالم رو بی خیال شدم گفتم تو حق نداشتی زنگ بزنی به مادر من اصلا مگه اون خونه بزرگتر نداره؟ گفت داداش ما ایرادی نداشت اومد با تو زندگی کرد اینطوری شد از جاریت یاد بگیر فلانه و بهمانه گفتم نمیدونی بدون هیچ کس دیگه یه ماه هم با داداش تو کنار نمی اومد هیچ کس با بی کاری و بی پولی و اعتیاد اینطوری نمیسازه. کل داستان هم بهش گفتم. گفتم دکتر هم گفته مادرزادیه تو هم دوست داری بیا مدارکش رو ببر هر جا خواستی نشون بده دلتون نخواد هرچی از قدیم تو این سال ها تو دلم مونده بود ریختم رو دایره و بهش گفتم یطوری که اصلا عقب کشید. اصلا فکر نمی کرد من این طوری باهاش حرف بزنم انتظارش هم نداشت فکر کرد مثل همیشه آبروداری و خانمی میکنم. گفت ما تو خونوادمون طلاق نداریم گفتم ولی ما داریم مشکلی هم نداریم وقتی یکی درست شد که میذاریم رو سرمون نشد هم طلاق میگیریم گفتم الان هم زنگ میزنی از مادر من عذرخواهی میکنی وگرنه تو روت نگاه هم نمیکنم خیلی هم بی ادبی که به خودت اجازه دادی با من و مادرم اینطوری حرف بزنی. شوهرم هم بعد کار رفت خونه مادر و پدرش و همه چی رو گفت بهشون هم مساله ناباروری هم عمل گفت بد برخورد نکردن گفتن ان شالله حل میشه و این ها حالا دیگه نمیدونم چطور بشه؟
وای بچه ها من هی عطسه میکنم چکار کنم فکر کنم فسقل هی میپره بالا میپره پایین😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز