بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

من همسرم از شب قبلش از استرس نمیتونه بخوابه.از استرس اون‌منم استرس میکشم.یه بار که باهاش رفته بودم اتاق نمونه گیری بعد از دقایقی یه عده آدم بیشعور هی در میزدن هی در میزدن.منم خجالت میکشیدم که با همسرم دوتایی اون تو هستیم.چون همه آقاها تنها میومدن برا نمونه دادن.خلاصه بیشتر استرس گرفتم.به همسرم گفتم اصلا بیا بریم بعدا بیاییم نمونه بدیم.همسرمم هی میگفت ولشون کن.اونقدر اعصابم خراب شد که.آخه مگه سرویس بهداشتیه در میزنید نامردا...

نه سارا ميدوني چي شد! سري دوم ك رفتم واسه انتقال همون جنيناي به اصلاح با كيفيت شوكه شدم جنين شماس احمق اون مركز كه تازه ادعا ميكنه تهران تو نيكان هم كار ميكنه گفت خيلي ضعيفن اصلا فقط يكي انتقال داد اونم گفت اميدوار نباش خوب نبود برو اعدايي، حالا من نميدونم همون بيشعور چرا بعد از پانكچر بهم گفت عالي بودن و گريدشون آ بود، احمق بيشعور خودشم نفهميد چي مفت و چي كار كرد بالاخره، فك كن يك برگه هم ندادن دستم ببينم بالاخره اون جنينا چ وضعيتي داشتن خيي داغونم يعني شري زوم ك ألكي گفته بود عالي هستن سر انتقال يه جوري گفت ك يعني حتي از سري اول هم بدتر😭

واي كدوم مركز در ميزدن؟ رويان؟

وای خخخخخخخخخخخخخ دختر سرویس بهداشتی 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

وای اونجوری که خیلی سخته، واقعا چقدر بی درک هستن بعضیا

الهی بگردم

اره یادمه بعد از پانکچر بهت گفته بودن گریدشون آ

غصه نخور اصلا. به نظرم یه ویزیتم برو پیش دکتر لیلا؛ دکتر ربابه طاهری پناه.شنیدم دکتر خوبیه..تو وبلاگ انتقالیها هم میخوندم دیدم امارمثبتش بالاست.بیمارستان عرفان نیایش کاراشو انجام میده.من لاپاراسکوپیمو اونجا انجام دادم.بیمارستان خوب و مجهزی بود ..

شما موقع فریز کارت جنیناتونو نگرفتین؟

حق داشتی والا

ایراد از کارکنان مرکز بوده که وقتی شما اون تو بودید،اجازه دادن بیان پشت در!

آخه یکی از خانوما نوشته بود یه نفر برا میکرو با نزدیکی نمونه داده تخمکاش آزاد شده؟امکانش هست،؟

آره .رویان خیلی بهتر بود.من یزد هم گلینیک اصلی دکتر رفتم که وحشتناک بود اینقد شلوغ بود که جای نشستن هم نبود خیلی ها تو خیابون نشسته بودن.بعدش دیدیم اورولوژ اونجا میگه سه ماه دارو مصرف کنه بعد دوباره بیاید گفتیم نه نمیخوایم گفت خب برین کلینیک ناباروری یزد(نمیدونم اسمش دقیقا همین بود یا نه)گفت دکتر اونجا هم هست. اونجا هم باید صاعت ۵ صبح میرفتی اسمت رو مینوشتی همونجا هم آماده باش می ایستادی تا در رو باز کنن و بر اساس اون از دستگاه نوبت بگیری که باید خیلی خوش شانس میبودی اسمت جزئ صد نفر اول میبود وگرنه نوبت گیرت نمیومد.ما هر بار رفتیم خیلی شانسی با کسایی روبرو میشدیم که نوبتشونو دیگه نمیخواستن یا نوبت اضافی گرفته بودن به ما میدادن.ولی تا ساعت ۲ یا ۳ معطل میشدیم.یادمه ویزیت زنان که شدم داشتم شرح حال میدادم گفتم که مرکز قبلی با وجود اینکه آزپایشم ذخیره ۱.۹ نشون میده گفته ذخیرم هشت دهمه یه دفعه با لحن بدی گفت حتما هشت دهمه ذخیرت دیگه .دکترت حتما درست گفته.گفتم همون اول قبل از اینکه سیکل رو برامون شروع کننبهمون گفتن باید برین جنین اهدایی و با این وضعیت اسپرم باردار نمیشین با همون لحن گفت خب حتما نمیشین دیگه.خیلی بدم اومد بعد جالبه یه گزارش سونو ازشون خواستم کسی که مسوولش بود خیلی بد رفتار کرد انگار ارث باباشو از ما میخواست آخرش هم بهمون نداد.اصلا این رفتار رو که دیدم کلا از چشمم رفت .رویان هرچقدر هم بد باشه دیگه اونطور نیست.نظم داره.جا برا نشستن داره.پرسنلش اخلاق دارن.راستش بنظرم یزد خیلی بی نظم بود. اصلا خوشم نیومد.نمیدونم شانس من بود اون مدت همشون گند اخلاق بودن یا نه.اما خب خیلی ها بودن اونجا جواب گرفتن. و راضی بودن.نمونش خاکستری جون که همین هفته قبل دختر گلش به دنیا اومد.

بنظرم خودت یه سر برو اونجا ویزیت شو شاید خوشت اومد.من خودم سه تا مرکز سر زدم تا یکی رو انتخاب کردم

پس وقتي رو ك از پور مطرود گرفتم كنسل كنم؟

مشکلتون چیه مگه؟

عرفان نيايش جنين شناسيش چه طوره؟ حالا من گيرم رو جنين شانسيه   نميدونم مال كجا مجهزتره  رويان؟

حالا ب نظرت وقتمو از مطرود كنسل كنم؟

نمیدونم 😐

چی بگم اخه..میخای بس یه ویزیت شو باهاش تو که وقت گرفتی.ببین نظرش چیه.دستش که واسه من و یاسی سبک بود..ان شاء الله واسه تو هم خوب باشه گلم...

نه ديگه رواني ميشم هزينه روحيش خيلي زياده سه تا انتقال داشتم تا حالا همه منفي دو سري هم پانكچر ديگه طاقت ندارم الكي برا جنيني ك دكتر ميگه ول كن وقت و روحيه بزارم تازه دبگه پامو تو اون مركز خراب شده ي شهرستان نميزارم همسرمم نميزاره گذر از سمت اون خراب شده بيوفته