آزی جون واقعا متاسفم خیلی ناراحت شدم ولی با تقدیر خدا نمیشه جنگید خدا این بچه رو گذاشت تو دلت اما نخواست بمونه بهت گفت بخوام میتونم بدم ولی الان ب صلاحت نیست پس عزیزم غصه نخور و قوی باش انشاالله ک بازم طبیعی باردار میشی هر وقت ک اون بالا سری بخواد
الهی بگردم ازی‌جون.اشکم دراومد
چقد سخته اخه...بمیرم برای دلت.نمیدونم چی بگم فقط کاش دیگه هیچکس این چیزا رو تجربه نکنه و هرکی مامان میشه به موقع و صحیح و سالم نی نیشو بغل بگیره...عزیزدلم خداروشکر که تنها نیستی و دوتا دسته گل توی خونه داری(امیدوارم ۱۲۰ سال قلبشون بتپه)
ولی از ته دلم میخوام خیلی زود خدا جبران کنه برات
ماها چیزی از حکمتش نمیدونیم و به هم میریزیم
خدا خودش به هممون کمک کنه❤
برگشتم تک تک صفحه هارو خوندم تا پیامتو دیدم و فهمیدم ماجرا چی بوده...با اینکه هنوزم باورم نمیشه...
ممنونم از راهنماییت و اینکه به یادم بودی زینبی جون.ان شاالله که حالت تهوعت کمتر شده و اوضاعت بهتره...بعد دو سه روز اومدم ولی خبری که از ازی جون خوندم منو شوکه کرده..هنوز نتونستم به خودم بیام...خدا خودش به هممون کمک کنه و بهترینها رو برامون رقم بزنه
ممنون گلم اره شنیدم باید با فاصله از اهن خورده بشه.سعی میکنم تنظیمش کنم.مرسی.تیکرتو عشقه😘ان شاالله به سلامتی بغل بگیری اقا پسرتو
فکرکنم اول مرجان جونه بعد شما به سلامتی❤
اره واقعا خدا هممون رو دوست داشته دیروز که دخترم فهمید اینقدر کرد گفت مامان من نمیتونم فراموشش کنم انگار واقعا برادرم بود و تو خونمون بود. اما چه میشه کرد. الان که داشتم میومدم بیمارستان به همسرم گفتم کاش الان بهمن بود و برای سزارین اومده بودم
امید به خدا. الان به همسرم میگفتم به نظرت من دوباره باردار میشم گفت اره چرا نشی. مامانم که دیشب با گریه میگفت به دکتر بگو لوله ها تم ببنده گفتم ولی من بچه میخوام کلی دعوام کرد گفت چرا اینقدر به تن و بدن و روحت اسیب میزنی؟مگه خودتو دوست نداری؟مگه نمیخوای زندگی کنی ؟گفتم چرا ولی بچه هم دوست دارم خیلی زیاد
دوهفته صبرکردم تاعیدبشه شایدتواین عیدعزیزمنم یه عیدی ازخدابگیرم ک نشدجواب بی بی چک روز۱۴ منفی شد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز