ببین اصلا به زمان بندی خدا شک نکن منم از سه سال پیش خدا میدونه کاری نبود که انجام ندم، راهی نبود که پرس و جو نکرده بودم
یه سری مشکلات واسه همسرم رو شد مثل کبد چرب و سنگ کلیه و تنگی مجرا، یه سری مشکلات اضافه شد که نبود مثل التهاب بیضه و بعد واریکوسل خفیف و آندومتریوز خودم و فیبروم تو رحم خودم، دی اف آی بالا، بدتر شدن چسبندگی اسپرم
اصلا هنگ کرده بودم حس می کردم نباید ادامه بدم، میگفتم خدایا بالاخره من تلاش کنم یا نه چرا مشکل جدید میذاری جلومون
ولی یهو بی خیال همه چی شدم وقتی دکتر گفت شروع سیکل
همه چی درست و به موقع گرچه با استرس جلو رفت
الان یه اتفاقاتی افتاد که فهمیدم اگر زودتر خدا بهمون بچه میداد شاید امروز زندگیمون رو هوا بود اون موقع وقتش نبوده تازه اون موقع خیلی شرایط ما برای میکرو که هیچ برای آی یو آی عالی بود ولی الان همه چی لب مرزی و با شک و تردید