2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047745 بازدید | 684623 پست
منم روز آزمایش اولم ۵ بار ناد علی خوندم😔


بهار جان شکر خدا میدونی رحمت امادگی بارداری رو داره
این سری با دقت بیشتر جلو برو
همه چیز رو بررسی کن
همه ی چیزایی که میدونم خودت میدونی

ان شاء ا... سری بعد مامانی اونم مامان برای همه ی عمر

رحیم تو ، کریم تو، چو سیلِ غم رسید، تو      مرا دگر چه غم ز غم؟ امید ِ نا امید ، تو
ثمین جون تشخیصش حرف نداره من تا حالا هر کسی رو فرستادم تشخیصش درست بوده از معدود دکترایی هست که کا ...


خدایی خیلی ازش خوشم اومد.خدا خیرش بده دستت درد نکنه از بابت معرفیش.امیدوارم بزودی خبر خوش بدی بهمون شادمون کنی

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دوستانی ک انتقال دادین الهی ک همتون خوش خبر باشید و مثبت مثبت و مامان گلی شده باشید..دوستانی ک پانکچر داشتین انشالله ی عالمه جنین های تپل و ناناز براتون شده و منتظرن مامانشون بیاد دنبالشون و اونارو ببرن خونه😍

مامان سبحان عزیزم تولدت مبارک ی کم دیر شد ولی بازم مبارک..😍💖🌹


عه تولده؟
مامان سبحان جون تولدت مبارک عزیزم
ان شاء ا... سال بعد وروجکت اون قدر وول بزنه که حتی یه تیکه کیک تولد هم نذاره بذاری دهنت :))))))))))))))

مدیونی اگه فکر کنی اینا که گفتم  دعا نبوده !!     :)))))))))))))))

رحیم تو ، کریم تو، چو سیلِ غم رسید، تو      مرا دگر چه غم ز غم؟ امید ِ نا امید ، تو
بهار جان شکر خدا میدونی رحمت امادگی بارداری رو داره این سری با دقت بیشتر جلو برو همه چیز رو بررسی ...

فدات بشم عزیزم الهی ک هممون مامان میشیم...لاله جون واقعا موندم مشکلم چیه چرا جنین تو رحم من رشد نمیکنه فقط بتا میره بالا و بعدشم توقف😔

ثمين جون اولين نفر اسم تورو اوردم، از خدا خواستم همونجوري كه تو اوج نااميدي قلبمو روشن كرد واسه شما ...


ممنونم پرپر جون که به یادم بودی امیدوارم نینی خوشگلتو صحیح و سالم بغل بگیری .خیلی لطف کردی خواهری

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
فدات بشم عزیزم الهی ک هممون مامان میشیم...لاله جون واقعا موندم مشکلم چیه چرا جنین تو رحم من رشد نمیک ...


بهار چندمین باره این اتفاق میوفته مگه؟

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
بهار چندمین باره این اتفاق میوفته مگه؟

ثمین جونم خوبی...ی بار ۴ سال پیش طبیعی باردار شدم منتها هفته ۶ فکر کنم سقط شد و بتام تا ۴۰۰ رفت بالا و بعدش اومد پایین...ثمین من هنوز باز نشدم چیکار کنم همش لکه بینی دارم 

ثمین ی چیزی بگم؟...فکر کنم افسردگی گرفتم😢همش گریه میکنم سر سقط اولم ناراحت شدم ولی نه اینجوری یا انتقال اولم منفی شد زود خودمو پیدا کردم ولی نمیدونم چرا نمیتونم اینو هضمش کنم کارم شده گریه اصلا نمیخوام کسیو ببینم مامانم هر کاری میکنه برم یکی دو روز اونجا نمیرم واقعا حوصله ندارم برم فقط دوست دارم خونه باشم و ففط دوست دارم همسرم پیشم باشه همسرم هم طفلی دنبال این مسئله منو گرفته دکتر متخصص خون وقت گرفت رفتیم دکتر ایمونولوژی وقت گرفت رفتیم میگه من هر کاری باشه و تو مادر بشی میکنم 😢خیلی دلم براش میسوزه و از خدا میخوام همیشه پشت و پناهش باشه واقعا تکیه گاه منه فقط دلم ب همسرم خوشه

سلام خانمها.فردا قرار بود من ازمایش بدم.دکتر امپول hcg به من داده بودولی نزدم که بتونم ازمایشمو انجام بدم از بلاتکلیفی در بیام چون واقعا خسته شدم ولی شوهرم مجبورم کرد متاسفانه امپولو بزنم برای همین ازمایش رفت برای هفته اینده.انقدر عصر گریه کردم که فکر میکنم اگه حامله هم بودم دیگه نیستم

ثمین ی چیزی بگم؟...فکر کنم افسردگی گرفتم😢همش گریه میکنم سر سقط اولم ناراحت شدم ولی نه اینجوری یا ان ...


عزیزدلم مثل من که نمیدونم چرا اینقدر دلم گرفته گریه میکنم..اینجوری اذیت خودت نکن واقعا سخته ولی باید روحیتو حفظ کنی فعلا مجبوریم انقدر بجنگیم تا بلاخره پیروز بشیم.انشاله خدا جواب دل همه ی چشم انتظارا بده.نمیدونم چه حکمتی توشه که اینقدر باید صبر کرد

بعد اون‌حادثه کلا حافظه مم از دست دادم مجبور شدم با پروفایل جدید بیام. گفتم حالت رو بپرسم اون روزا خیلی کمک کردی. قسمتم نبود هیچ کل زندگیمم از دستم رفت. باز راضیم به رضای خدا. انای مهربون فرشته ای 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  11 ساعت پیش
توسط   ابروکمونی۳  |  3 ساعت پیش