2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045511 بازدید | 684471 پست
آسمان جان شما چن هفته رشد نی نی متوقف شده؟یکی از پرستارای محب یاس به من گفت خانمه برادرم ۱۲ هفته بار ...

عزمزمه من ۶ هفتگی رفتم سونو که ساک و کیسه زرد دید بعد ۸ هفته و دو روز رفتم خیر سرم صدای قلب بشنوم گفتن ساک خالیه یعنی کیسه زرد هم نبود و جذب شده بود الان ۹ هفته و ۲ روز هستم با ساک خالی ،،، منم حدود ۴۰ تا شیاف پروژسترون استفاده کردم روزی دوتا و الان دقیقا یک هفته ست قطع کردم بخاطر استفاده پروژسترون شاید سقط سخت باشه وگرنه من از خدامه همین دردو تو خونه بکشم و بقایایی نمونه

آسمان خونریزی شدید و سقط در یک لحظه انجام نمیشه اول مثل پریود درد و خونریزی داری بعد درد شدیدتر میش ...

ممنونم عزيزم،  من بجز یه لک قهوه ای که صبح دیدم تا الان هيچی ندیدم  ، همش میخوام نیام تو تاپیک سوال بپرسم بازم استرس میگیرم مزاحم شماها میشم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چقدر ناراحتم برات. منم تجربه سقط داشتم. مسیله فیزیکیش کنار فشار روحیش خیلی زیاده. کاملن درکت می‌کنم ...

مممنونم عزيزم،  باور میکنی الان فقط میخوام سقط کنم بدون بقایا تموم بشه یعنی شب و روز ندارم‌ فقط میخوام حالا که به اینجا کشیده شده تموم بشه شاید بتونم بعدش خودمو جمع کنم

بجای اینکه شوهرم دلداریم بده من دلداریش دادم. اول گفت تو کلی آمپول زدی شرمندم. گفتم فکر کنیم اصلا نرفتیم

گفت50تومن خرج کردم چطور فکر نکنم بهش

واقعا دلم شکست

یه صلوات مهمونم کنید
عزمزمه من ۶ هفتگی رفتم سونو که ساک و کیسه زرد دید بعد ۸ هفته و دو روز رفتم خیر سرم صدای قلب بشنوم گف ...

انشاالله خیره عزیزم ،آهان خوبه پس ۹ هفته خیلی کوچیکه استرس نداشته باش انشاالله به راحتی سقط میشه

فقط تا میتونی دمنوشای گرم بخور عزیزم

الهی و ربی من لی غیرک
این هفته به امید خدا میرم نه عزیزم جنین ندارم دیگه😔

انشاالله که مشکل خاصی نیست و به زودی دلت شاد میشه عزیزم 

دست هایم به آرزوهایم نرسید! آنها بسیار دورند...اما درخت سبز صبرم میگوید... امیدی هست... دعایی هست...خدایی هست...
سخت ترین کار همینه بعد کلی زحمت منفی میشه  شوهرم دوهفته مثل پروانه دورم چرخید. حالا که منفی شد ...

سلام عزیزم اولا متاسفم برایه انتقال منفیت 

عزیزم حرف هاو کارای شوهرتو به دل نگیر اونام فشار روشونه واقعا سخته ماها بیشتر درد میکشیم ولی مجبوریم قوی باشیمو هم خودمون هم همسرمونو جموجور کنیم انشالله خدا دلتو شاد کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز