لوله كه نه عزيزم مشكلي نداره، ربطي هم به تخمدان نداره ولي آندومتريوز من پيشرفته بود و دوتا كيست توي دوتا تخمدان داشتم كه بيشتر فضاي تخمدان رو گرفته بود انتقالامم منفي شده بود، دكتر گفت بايد برداشته بشه، خب طبيعيه كه يه مقداري از تخمدانهم با كيستا برداشته بشه
ببین تا قبل از پانکچر باید بی نمک باشه ، تا باعث پف و ورم بیشتر نشه
بعدش دیگه پر نمک
چون سدیم از پتاسیم کوچیک تره و از غشای سلولی رد میشه اون وقت توازن سدیم پتاسیم به هم میخوره
برا همین میگن پر نمک که وقتی سدیم خارج میشه از غشای سلول، غلظت پتاسیم بالا نره
به شما بعد از پانکچر گفتن بدون نمک؟
اشتباه کردن
همون جور که پرستارا به اشتباه به من گفتن مایعات کم بخور و دکترم گفت اشتباه کردن!!
اگه فقط هیسترو بوده و تخمدان دست کاری نشده عدد ذخیره تغییر نمیکنه
اما اف اس اچ کلا هورمونیه که از هیپوفیز ترشح میشه ، ممکنه تحت شرایطی تغییر کنه
مثلا استرس یا هر چیز دیگه
اما اینکه میگی یائسه ، نه عزیزم با عدد ذخیره 3.5 یائسه نمیشین
لاله جون مرسي از توضیحا تت. عزيزم پس اگر ذخیره ام بالا باشه و اف اس اچ م رفته باشه بالا یایسته نمی شم؟ لاله جون فکر کنم مال استرس باشه اف اس اچ بالا رفته باشه این روزها این چند ماه زندگی من سرشار از غم و قصه و گریه و استرس. ناراحتی و.... بوده خیلی روحم اذیته. هرروز حالم خراب تر از دیروز ميشه. زندگی با کسایی که طاقت نفس کشیدن شون نداری. از صبح تا شب ببینی شون. البته غیر از همدم روزهای سختم. عشقم. که درحقم هم خیلی داره کوتاهی می کنه ولی خوب....
بچه ها بنظرتون من وقتی لولمو عمل کردم دکتر گفت تخمدونات کوچیک شده بوده برات کوتر کردم ممکنه ک ذخیرم برا اون اومده باشه پایین؟من قبل عمل تست ذخیره نداده بودم آخه نمیدونم قبلش چند بوده ولی با توجه ب سنم الان خیلی کمه.بعدش تخمدان چرا کوچیک میشه اصلا؟
دوستان من تا وقتی درازکشم هیچی نمی بینم به محض اینکه پا میشم نماز میخونم ...غذا میخورم و.... ترشحهای کم رنگ قهوه ای نمایان میشه...
این ترشحات واسه دیواره رحمه؟پس جنین چی میشه؟کسی میدونه؟دکترم میگه فقط استراحت کن...
فدات شم امپول دور نافی اصلا سخت نیست تزریقش خودت بزن
انگشتات رو جفت کن، 4 تاشو ، از کنار ناف تا جایی که تزریق میکنی 4 انگشت باید فاصله باشه
روزای اول دلهره داری بعدا دستت میاد خودت
همون روشی که روز اول دیدی همون رو خودت پیاده کن
گاهی این تزریقاتی ها دل ادمو بد جور میشکونن
منم یه بار سر تزریق امپولام که تو بازو بود (تو دوره ی درمان دارویی) ناخوداگاه اشکم سرازیر شد، نه از درد و سوزشش ، بلکه ادم تو این دوره انگار احساساتی تر میشه و روحیه اش ضعیف میشه ، خانومه برگشت بهم میگه این که درد نداره ، برا یه دونه امپول عین بچه ها گریه میکنی؟ زن به این بزرگی!!
اون شب تا خونه من و شوهرم هر دو تا اشک ریختیم
مردم حال ما رو درک نمیکنن و هر چیزی میخوان نسبت میدن بهمون :(((
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز