2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047703 بازدید | 684621 پست
میاین یه کم آرومم کنید  این روزا خیلی برام سخت میگذره یه عالمه رو خودم کار میکنم تا اروم بگیرم ...


چقدددد میفهمم حالتو. هر چند دردی که شما کشیدی رو من نکشیدم. اما منم اینجوری شدم. از اسفند طرف لپتاپم نرفتم. کل درسا و پروژه ها و پایان نامه ام ریخته و تلنبار شده رو هم🥺🤕🤕 اصللاااا حوصله شونو ندارم. ولی دیگه حالم از این وضع داره بهم میخوره. از دیشب برنامه نوشتم خودمو بلند کنم و کارامو انجام بدم.

مطمئنم شروعش فقط سخته. برم سراغ شون قطعاااا حالمم بهتر میشه.

از ی چیز کوچک ی کار راحت و ساده شروع کن. ولی تو رو خدا حتمااا حتمااا شروع کن از فردا. همین شروع انرژی رو بهت برمیگردونه و آروم آروم میشی همون طوطیای قبلی و پر از نشاط. این هی عقب انداختنا و امروز فردا کردنا حالمونو رفته رفته بدتر می کنه.

میفهمم چقد از آینده میترسی. منم همین حسو دارم. خیلی جاها دیدم ک یکی از دلایل بارداری خارج رحمی ، خارج رحمی قبلی هس ینی ریسکش افزایش پیدا می کنه. با اینکه میترسم ک برا بار سوم اینجوری بشه با اینکه تو ivf هم احتمال اتفاقش صفر نیس و.... ولی سپردم دیگه دست خدا. اگه تو تقدیرم تکرارش باشه کاری ازم بر نمیاد و این ترس بدتر حالمو خراب می کنه. و تجربه خییییلی از دوستان ثابت کرده که همیشه قرار نیس ی اتفاق تلخ چند بار پیش بیاد.

ان شاالله خیییلی زود دوباره نی نیا میان تو دلت و تا آخر میمونن و شاد و با لب خندون و دل خوش بغلشون می کنی😍😍 

ببخشید خییییلی طولانی شد😘


میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
چه جوری خودتو آروم کردی بعدش چی شد ؟کی اقدام کردی  


من واقعا ادم احساساتی ام زود خودمو میبازم تحملم خیلی کمه در برابر مشکلات باورت نمیشه شبی نبود تو بغل شوهرم با گریه خوابم نبره اخه یک سال بود بچه میخواستیم و نمیشد بعدم که شد من ۱۷ هفته متوجه شدم جنینم تو ۱۳ هفته ایست قلبی کرده سنم کم بود اطلاعاتم صفر بود فکر میکردم شاید مشکلی دارم که اینجوری شده بعد از یکی دو ماه دوباره شروع کردم یعنی من فقط س ک س و ب خاطر بچه مشتاقش بودم که اقدام کنم و این موضوع واقعا شوهرمو ناراحت میکرد ولی باهام کنار اومده بود دوباره یک سال دکتررفتم دارو خوردم نشد که نشد بعد دیگه دو سه ماهی بود ول کرده بودم دکتر رفتنو که دوباره باردار شدم 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

قبل از انتقال جنین.بخاطر چندبار کاشت ناموفق

آزمایش ایمنی داده بودین یا صرفا فقط ب خاطر انتقالای منفی تجویز کردن براتون؟

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
هم اپکا  هم انتی تی پی او  هم یکی از سی دی هام  اگه گیرت بیاد بزنی خیلی خوبه باعث ...

ممنون ک گفتی. ب دکتر میگم. هر چند یکم دیگه میترسم برگرده بگه ی بارکی خودت بیا بشین جای من😂😂 از بس ک هر سری ی چیز جدید میگم یا به یه چیزی گیر میدم. فک کنم مراجع ب فوضولی و وراجی من نداشته باشه🤪🤪

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
طوطیا جون باورت میشه چند روزه همش تو ذهنمی و احساس میکردم که از لحاظ روحی خوب نباشی   میدونم ع ...

خیلی داغونم همش میگم کی صبح میشه این شب 

انگار از همه طرف فشار رومه فقط فشار انتقال و مثبت شدن نیست 

نمیدونم خبر داری یا نه من یه سقط هم بیست هفته داشتم بخاطر مشکل سلامت جنین 

انگار صدای شکستنمو قشنگ با گوشام میشنوم 

التمااس دعا دارم عزیزم 

شبهای هجر گذراندیمو زنده ایم هنوز ...مارا به سخت جانی خود چنین گمان نبود 
طوطیا جون باورت میشه چند روزه همش تو ذهنمی و احساس میکردم که از لحاظ روحی خوب نباشی   میدونم ع ...

ان شاالله😍

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
چه جوری خودتو آروم کردی بعدش چی شد ؟کی اقدام کردی  


اینو یادم رفت لا به لای حرفام جواب بدم ولی زمان کمی کمک کننده است و متوسل شدن ب ائمه من شاید ظاهر خیلی مذهبی نداشته باشم ولی انقد صدا کردم ائمه رو که فک کنم از دستم خسته شدن ماهی که دخترمو حامله شدم خواب دیدم یه مهتابی تو خونمون روشن شده میپرسم  این از کجا  اومده بهم گفتن حضرت زینب اینو برات اورده بخدا قسم اگه دروغ بگم  من همون موقع فهمیدم حاجتمو گرفتم  

ان شاالله شماهم میگیری بزودی 😍

آزمایش ایمنی داده بودین یا صرفا فقط ب خاطر انتقالای منفی تجویز کردن براتون؟

انگار گفت میخوایم مقاومت بدنتو بیاریم پایین..گفت حنینات خیلی خوبن...گفت بخاطر کاشتای منفیت میزنیم..

بم گفت وزنت چندکیلو هست..

کفتم ۷۰ 

دیدم نوشت نیم سی سی..فردا خوب برگه رو میخونم..

گفت خراش هم برات انجام میدم

گفتم کاشت دومرحله ای هم برام بنویس..گفت نمیخواد.چون جنینام دیگه ۳ تا شدن..گفت تا ببینیم ذوب شدن چجور میشن..

اینو یادم رفت لا به لای حرفام جواب بدم ولی زمان کمی کمک کننده است و متوسل شدن ب ائمه من شاید ظاهر خی ...

اااای جاااااان دلم😍😍😍😍 خدا حفظش کنه ب حق حضرت زینب س

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
چقدددد میفهمم حالتو. هر چند دردی که شما کشیدی رو من نکشیدم. اما منم اینجوری شدم. از اسفند طرف لپتاپم ...

جه خوبه که درکم میکنی اینکه کسی ادمو درک نکنه بیشتر ادم داغون میشه من هیچ کس نمیدونه ای وی اف کردم حتی مامانم بخاطر این همش بهم میگن بابا غصه نخور این نشد یکی دیگه ولی نمیدونن اینی که واسه هیچ کس مهم نبود واسه من قلب بود .

شبهای هجر گذراندیمو زنده ایم هنوز ...مارا به سخت جانی خود چنین گمان نبود 
انگار گفت میخوایم مقاومت بدنتو بیاریم پایین..گفت حنینات خیلی خوبن...گفت بخاطر کاشتای منفیت میزنیم.. ...

الهیی ک همه چیز عااالی پیش بره و مثبت بشی عزیزم😍

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  9 ساعت پیش
توسط   فاطما_گل_  |  19 ساعت پیش