2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046095 بازدید | 684498 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بچه ها تورو خدا کمکم کنید یک هفته ایی میشه ای وی اف کردم الان به شدت عصبی شدم نیم ساعت پیش حدودا حال ...

نه عزیزم چیزی نمیشه ولی سعی کن این مدت آرامش خودتو حفظ کنی 

خدایا خیلی ممنونم از معجزه ای که منو لایقش دونستی،منو تا همیشه شرمنده ی خودت کردی خدای مهربونم 😢😢🙏🙏🙏🙏
خدا خیرش بده بعضی از دکترا آدمو ناامید میکنن بعضی ها هم آرامش میدن،  عزیزم اصلا نگران نباشیا خد ...

مرسی عزیزم بابت حرفای خوبت.. خدا به همه با دل خوش و تن سالم بده.. خدا نکنه بشه سر همین یه تخمک 45 روزه دارم امپول میزنم حیفه 😄😄😄😄  

سلام به همه 

دوستان امروز یه اتفاقی برام افتاد خیلی ناراحتم کرد 

در عجبم از مادر و زنی ک خودش بچه داره چطور می تونه به یک زن دیگه بگه بچه تو شکمت بمیره 

امروز همسرم با ی راننده بحثش شد ک سن و سال دار بودن زن و شوهر من ب همسرم گفتم بحث نکن سنشون زیاده ولش ولی خانمه هی فحش میداد همسرم و شوهرشم داد و بیداد من هیچی نمی گفتم فقط می گفتم بسته به همسرم خانمه هی می گفت بمیری ب شوهرم بهو برگشت با انگشت اشاره کرد ب شکم من ک بچه تو شکمت بمیره منو می بینی انقدر داد زدم ک تمام بدنم می لرزید کلی اشکم در اورد کفتم خودت بمیری و بچه هات همین 🥺

دکتر برا زایمان انتخاب کردی ؟؟؟ اخه اونم کم نمیگیره من کلا ی سوال پرسیدم گفتم انوکسا دکترم نوشت بزن ...

چه قدر زشت بوده کارش 

منم یه چیزایی ازش دیدم بتونم گزارش میدم

آره گلم تقریبا، یا خود دکتر مشایخی، یا مریم اشرفی، دیگه زیر نظر هر دو هستم 

چون مشایخی گفت اگر خدای نکرده زود بیاد، خودش رسالت زایمان میکنه و nicu خوبی نداره، گفت تحت نظر یکی دیگه هم باشم که بیمارستانش nicu خوب داشته باشه 

سلام به همه  دوستان امروز یه اتفاقی برام افتاد خیلی ناراحتم کرد  در عجبم از مادر و زنی ک ...

عزیزم خودتو ناراحت نکن همیشه یه آدم های مریضی پیدا میشن اصلا به اونجور حرفا توجه نکن

خدانکنه زینب جون سلامت باشی ...اینبار نشد دفعه بعدی حتما خدا میده انشاءالله 

الهی عزیزم، چه روحیه خوبی

ان شاالله که طبیعی بهت بده، و بیایی خبر خوش بدی

فقط اگر دوست داشتی بیا بررسی کنیم ببینیم چیزی جا مونده یا نه

خوبه بعدش سونو داشتم منتظر بودم تو ماشین وقت سونوم بشه ک ببینم بچم چطوره من کلا تو بارداری سعی کردم اروم باشم عصبی نشم حتی دعوامون شده با همسرم من ادامه ندادم ب خاطر بچم ک استرس نگیره ولی نزاشتن چندباری بد اذیتم کردن تو بارداریم اشکم در اوردن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز